رشد بهرهوری با اشتغال دانشآموختگان
اولیا علیبیگی رییس هیأتمدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار
تأکید قانون کار و قوانین عمومی موجود در کشور؛ بهویژه مقررات مرتبط با حوزه کار و تولید همواره بر موضوع آموزشهای مهارتی در راستای ارتقاء همزمان بهرهوری نیروی کار و تولید معطوف است. در این بین، نقش تأثیرگذار اشتغال دانشآموختگان ماهر در جهت رشد خروجی بهرهوری تولید و کسبوکار را نمیتوان نادیده گرفت.
ترکیب دانش روز در رشتههای مختلف، مهارتآموزی در محیط کار واقعی و بهروزرسانی همزمان دانش و مهارت، امکان و بستر رشد و توسعه بهروز بهرهوری در تمامی ارکان تولید را فراهم خواهد کرد. در واقع این دانشآموختگان شاغل هستند که با وجود ظرفیتهای دانشی و مهارتی با ارائه چهرهای جدید از نیروی کار مؤثر و کارآمد، امکان افزایش بهرهوری فعالیتهای تولیدی و اقتصادی را در بخشهای صنعت، خدمات و کشاورزی فراهم میکنند.
در شرایطی که وضعیت حاکم بر بازار کار و تولید در فضای رقابتی، اشتغال هوشمند در قالب رشد مستمر دادههای مهارتی و بهروزرسانی دانش مورد نیاز در حوزه تخصصی و فنی نیازمند است، شرایط «برد - برد» برای نیروی کار، کارفرما و بخش تولید مشروط به تجمیع دانش، مهارت و تجربه در قالب نیروی کار دانشآموخته است.
به عبارتی، فارغالتحصیلان دانشگاهی به شرط کسب مهارت متناسب با رشته تحصیلی و تلاش در بهروزرسانی استانداردهای مهارتی مطابق نیاز بازار کار، امکان اشتغال و بهبود وضعیت چرخه تولید را فراهم خواهند کرد. در شرایط امروز فضای کسبوکار و ضرورت حضور فعالانه فارغالتحصیلان ماهر در این حوزه، حل چالش و مسأله اشتغال به عنوان یکی از اساسیترین دغدغههای جوانان؛ بهویژه دانشآموختگان نیازمند اراده و تعامل فرادستگاهی است که این مهم با ساماندهی و راهبری یک نهاد یا وزارتخانه در رأس، امکان اجرایی شدن دارد.
راهبری کلان، تدوین سیاستهای متناسب با توان نیروی کار و حوزه تولید، خلق فرصتهای شغلی برای دانشآموختگان و فراهم کردن امکان رشد مهارت این افراد، همراهی ارکان تولید نظیر فعالان اقتصادی و تولیدی در بخشهای دولتی و خصوصی و همچنین نیروی کار را میتوان ابزار رشد بهرهوری دانست.
با توجه به سهم حدود 41 درصدی بیکاری فارغالتحصیلان و اشتغال بیش از 26 درصدی این گروه و از طرفی نیاز بازار کار به نیروی کار دانشآموخته ماهر، ایجاد بسترهای اشتغال دانشآموختگان ماهر را باید یکی از راهکارهای اساسی، کارآمد و تسهیلگر افزایش بهرهوری تولید محسوب کرد.
کمبود فرصتهای شغلی، عدم تعریف جایگاه شغلی، نبود درآمد مناسب و کارآمدی اشتغال، نبود تناسب لازم بین خروجی اشتغال دانشگاه و فرصتهای اشتغال و عدم ارتباط تعریف شده بین دانشگاه، محیط واقعی تولید و آموزش مهارت، مجموعهای از چالشهای فارغالتحصیلان در حوزه کار و اشتغال به شمار میرود. با وجود مشاغل امروز، تعریف مشاغل جدید در بستر فضای مجازی نیز امکان اشتغال دانشآموختگان را در تناسب با دانش روزِ آموخته مهارتِ کسب شده توسط آنان، موانع اشتغال این افراد را فراهم خواهد کرد. در این شرایط، توسعه و بهرهوری کار به واسطه حضور افراد ماهر فارغالتحصیل ممکن میشود. به این واسطه نمیتوان انتظار تولید گسترده و بهرهوری بالا در قالب کار و فعالیتهای سنتی را داشت. در واقع امکان رشد بهرهوری را باید با اشتغال در کسبوکار جدید مبتنی بر فناوری روز و با حضور دانشآموخته ماهر انتظار داشت.