printlogo


حال خوب خانه‌داری

خانه‌داری را باید شغلی تمام‌‌وقت، اما بدون حقوق و مزایا دانست. بسیاری از زنانی که به خانه‌داری مشغول هستند به این موضوع انتقاد می‌کنند و معمولاً از این جریان گله‌مند هستند. زنانی که تعطیلی ندارند، در معرض توقعات تمام اعضای خانواده بوده و در نهایت نیز خبری از حقوق یا اغلب حتی یک تشکر خشک و خالی هم نیست. همین موضوع باعث شده تا بسیاری از زنان از شغل خانه‌داری راضی نباشند. به‌علاوه، این نگاه که خانه‌داری را تنها مناسب زنان ببینند و گاهی آن را وظیفه زنان بدانند، نگاهی است که منجر به آزار و دلخوری زنان شده و مشکلاتی با خود به همراه داشته و دارد. تمامی این مشکلات در حالی مطرح می‌شود که علاوه بر زنان خانه‌دار، زنانی نیز هستند که هم به شغلی بیرون از خانه می‌پردازند و هم وظایف خانه‌داری بر دوش آنهاست. رسیدگی به مسئولیت‌های شغلی و در کنار آن رسیدگی به امور خانه، کار را دو برابر سخت‌تر می‌کند. تمامی این نکات که به آن اشاره کردیم سبب می‌شود تلاش کنیم راه‌هایی بیابیم تا «خانه‌داری» به کاری لذت‌بخش‌تر تبدیل شود. در همین راستا «فرانک کلابی» نویسنده کتاب «حال خوب خانه‌داری» تلاش کرده تا در قالب این کتاب به راهکارهایی اشاره کند که می‌توانند خانه‌داری را لذت‌بخش کنند. این نویسنده جوان با نگارش این کتاب توانسته به میزان قابل قبولی ریشه‌های نارضایتی‌های مرسوم از کارهای مربوط به خانه‌داری را پیدا کند و سپس با نگاهی نو و جدید خانه‌داری را تفسیر کند؛ نگاهی که سبب می‌شود تا خانه‌داری امری لذت‌بخش باشد و حس خوبی به زنان هدیه کند. کتاب «حال خوب خانه‌داری» به زنان می‌آموزد چگونه در هر شرایطی از زندگی خود لذت ببرند و به دنبال پیشرفت و استقلال باشند. کتاب حاضر، تمامی رفتارها، احساسات و درونیات زنان را با ذکر مثال مورد بررسی قرار می‌دهد و در همین بررسی‌ها، راه‌حل‌هایی برای بهبود شرایط روانی مطرح می‌کند. کلایی درباره این کتاب می‌گوید: «در این کتاب به دلایل نارضایتی زنان می‌پردازیم و کمی در مورد زنان موفق که به آن سوی بهانه‌ها پرواز کرده‌اند، صحبت خواهیم کرد و در انتها، خانه‌داری را به‌روز می‌کنیم. خانه را مانند برمودایی جادویی، تلقی می‌کنیم. به گوشه و کنار آن، سر می‌زنیم و رادارهای خانه را بررسی و در انتها، نقش افراد مختلف یک خانواده را بازگو می‌کنیم. نقشی که با خوشبختی افراد مختلف خانواده پیوند خورده است.»

از متن کتاب:
 به راستی خانه‌دار باید خانه را درک کند. افراد خانه را درک کند. غذا را درک کند. به خانه عشق بدهد. یک بانوی خانه‌دار، نگهبان یک خانه نیست. وظیفه‌ او پخت‌و‌پز و بشور و بساب نیست. او به ظرف‌ها عشق می‌دهد. به دیوارها عشق می‌دهد. صبح‌ها پرده‌ها را کنار می‌زند، نه به این خاطر که وظیفه‌ اوست. او پرده‌ها را بر‌می‌دارد که به خورشید اجازه دهد به خانه‌اش سرک بکشد.
 زن، وزنه‌ مهمی در زندگی است. زن اهرم است؛ که اگر نباشد، این‌همه وسایل و پرده و ظرف‌های شیک و پیک به چه دردی می‌خورد؟
 تا حالا روی عنوان خانه‌دار فکر کرده‌اید؟ کسی که نگهبان یک خانه است و وظیفه‌ او مراقبت از خانه و اشیا داخل آن است. این عنوان از زمان‌های دور در کشور ما به زنانی گفته می‌شد که فاقد فعالیت اقتصادی بودند و وظیفه‌ی آن‌ها محافظت کردن از حریم خانه بود. به نظر، اسم جالبی نمی‌آید.
 بسیاری از زنان، به دلیل فرار کردن از این عنوان، به شغل‌های مختلف روی می‌آورند و شاید جلوی شوهران‌شان می‌ایستند که نشان دهند، آنها هم می‌توانند کار کنند و به اصطلاح دست‌شان توی جیب خودشان باشد.