printlogo


پیاده‌رو
در این کارگاه، اولویت با کارگران معلول است
منیره یحیایی

در کارگاه تولیدی آقای شیرزادی اولویت استخدام با کسانی است که معلولیت دارند. او خودش از ناحیه پا معلول است. شاید به همین دلیل است که بسیاری از معلولان مشغول در این کارگاه با او احساس راحتی بیشتری دارند. او درباره انگیزه‌اش از اشتغال کارگران معلول می‌گوید: «قانونی وجود دارد که می‌گوید همه دستگاه‌های دولتی موظف‌اند ۳ درصد شاغل معلول جذب کنند که تقریبا همه دستگاه‌ها از آن طفره رفتند. اگر هم معلولان جایی مشغول به کار هستند به صورت نمادین است. من به شما می‌گویم اگر این قانون اجرا هم شود دردی از معلولان دوا نمی‌شود. مگر سال گذشته چند نفر استخدام دولتی شدند که 3 درصد از آنها مشکلات کاری معلولان را حل کنند. دولت باید قوانین حمایتی وضع کند تا از بنگاه‌ها و انجمن‌های معلولان حمایت شود. یعنی معلولان دورهم جمع شوند و با هم کاری را شروع کنند تا فعالیت‌هایشان به صورت گسترده و وسیع باشد.» بیشتر افراد شاغل در این کارگاه معلول هستند، مگر افرادی که شغلشان طوری است که با معلولیت نمی‌توانند آن را انجام دهند. مثل اتو کردن لباس‌ها که به قول آقای شیرزادی برای معلولان مناسب نیست چون زود خسته می‌شوند و ممکن است برایشان خطر داشته باشد وگرنه اولویت در اینجا با معلولان است و اگر آدم سالمی وارد شود از روی ناچاری است. مسئول کارگاه می‌گوید اینجا حقوق‌ها براساس تعداد کارهای انجام‌شده محاسبه می‌شود. برای همین حقوق‌ها متفاوت است. برنامه اینجا هم این‌طور تنظیم‌شده که بسیاری از شاغلان پارچه‌های برش‌خورده را به خانه می‌برند و در خانه کارهایشان را انجام می‌دهند و فقط هرچند وقت یکبار برای بده‌بستان‌های کاری به کارگاه سر می‌زنند. این کار به نفع خودشان است، هم از سختی‌ رفت‌وآمد راحت می‌شوند، هم در محیط خانه می‌توانند با آرامش کارشان را انجام بدهند و این موضوع بر حقوقشان هم تاثیر بسیار مثبتی داشته است. مخصوصا کسانی که به علت معلولیت رفت‌وآمد برایشان دشوار است. همین کارگاه کوچک و نقلی با آدم‌های پرتلاشش رقیب سرسختی برای هم‌صنف‌هایش است. آقای احتشامی می‌گوید: «این بچه‌ها اگر در کارشان اول نباشند، که هستند، بی‌شک جز بهترین‌ها هستند چون کارهایشان را از آدم‌های سالم دقیق‌تر انجام می‌دهند. ما بارها به آنها گفته‌ایم که هیچ‌وقت معلولیت را فدای کیفیت نمی‌کنیم و اگر آنها می‌خواهند کارشان رونق داشته باشد باید برای بهترین کیفیت تلاش کنند.» وقتی لیست مشتریان را می‌خواهیم حدود 70-80 اسم مقابلمان می‌گذارند و می‌فهمیم در این مجموعه کوچک و با دست‌های پرتلاش این بچه‌ها ماهیانه ۱۵ هزار دست لباس کار تولید می‌شود. حالا بسیاری از مجموعه‌های بزرگ مانند راه‌آهن جمهوری اسلامی، شرکت‌های بزرگ خودروسازی و پتروشیمی لباس کارشان را از اینجا تهیه می‌کنند و آنقدر کار این بچه‌ها خوب است که حالا آنها هستند که مشتریان را انتخاب می‌کنند. یکی از کارگران این کارگاه سهیل است. او متولد ۱۳۶۵ است و سندرم داون دارد. به گفته آقای شیرزادی سهیل پیش از آنکه وارد کارگاه شود در خانه بیش‌فعالی داشته که حتی موجب آزار همسایه‌ها هم بوده؛ مثلا یک بار داخل ماشین یکی از همسایه‌ها شلنگ آب انداخته و تمام ماشین را پر از آب کرده است. حالا سهیل در بخش برش‌کاری این مجموعه مشغول به کار است. کارش را خیلی تمیز و با دقت انجام می‌دهد و همه از او راضی هستند. سهیل ماهی حدود ۴۵۰ هزار تومان درآمد دارد و وقتی از او می‌پرسم با درآمدش چه کار می‌کند با همان صدای خاص خودش می‌گوید: «من هربار فقط ۳ تا ۵ هزار تومانش را برمی‌دارم و بقیه را به مادرم می‌دهم تا در بانک برایم پس‌انداز کند.» وقتی از سهیل می‌پرسم کارش را دوست دارد یا نه، با لبخند رضایتی می‌گوید: «خیلی از اینجا راضی‌ام. از کارم خوشم می‌آید. از آقای احتشامی هم خیلی راضی‌ام. خیلی خوش‌اخلاق است.» سهیل صبح‌ها به این کارگاه می‌آید و حدود ساعت ۶ بعدازظهر خودش به خانه برمی‌گردد.