امروزه توجه به فرهنگ، نگرش‌ها و باورهای رفاهی مردم که می‌توان آن را «فرهنگ رفاه» نامید، به یکی از مهم‌ترین حوزه‌های مطالعاتی در مباحث علمی تبدیل شده است. چگونگی شکل‌گیری فرهنگ رفاه، نهادینه شدن آن و چگونگی برخورد سیاست‌گذاران اجتماعی با آنها، نقش غیرقابل‌اجتنابی در شکست یا موفقیت سیاست‌های اجتماعی دارد. هرگونه تلقی از رفاه با نوعی ارزیابی ارزشی، اخلاقی و هنجاری همراه است و این امر رفاه، فرهنگ (مردم) و سیاست‌گذاران را به نحو عمیقی به یکدیگر پیوند می‌زند و از این حیث می‌تواند در شکست یا موفقیت سیاست‌های اجتماعی تاثیرگذار باشد.

کتاب «فرهنگ و دولت رفاه»، که توسط ویم فون اورشات، مایکل اوپیلکا و بریگیت فو افینگر گردآوری و با ترجمه ابوذر قاسمی‌نژاد در واحد انتشارات موسسه عالی پژوهش منتشر شده، کتابی است که با مبنا قرار دادن فرهنگ و ارتباط متقابل آن با سیاست‌های رفاهی، بسترمند بودن سیاست‌های رفاهی را به ما گوشزد می‌کند و سیاست‌های فارغ از فرهنگ عمومی را محکوم به شکست می‌داند. این کتاب، با تدوین بحث‌های تئوریک و تطبیقی منسجم و ارائه تجربیات گوناگون از رژیم‌های رفاهی مختلف، دیدگاه‌های متنوعی از ارتباط بین فرهنگ و سیاست‌های رفاهی ارائه می‌دهد. 

این نگاه تطبیقی، پیچیدگی این حوزه روبه‌رشد را نشان می‌دهد و به سیاست‌گذاران اجتماعی هشدار می‌دهد که باید از ارائه سیاست‌های از بالا به پایین اجتناب کنند و تعامل متقابلی با گروه‌های هدف داشته باشند. بخش نخست این کتاب به مبانی فرهنگی دولت رفاه پرداخته است و بخش‌های بعدی کتاب شامل موضوعاتی چون: جهان فرهنگ رفاه، تحولات فرهنگی و اصلاحات رفاهی و ارزش‌ها و باورهای عمومی درباره رفاه است.