اگر میخواهید رمانی بخوانید که هم سرگرمتان کند و هم چشمتان را به روی تیرگیها و بیعدالتیها و کجوکولهگیهای جهانی که در آن به سر میبرید باز کند «سرگذشت هکلبری فین» مارک تواین را دریابید. رمانی که لحظهلحظهاش هم مفرح است و از خنده رودهبُرتان میکند و هم با آن به آمریکایی سفر میکنید که در آن بردهداری و تبعیض نژادی و نابسامانی اجتماعی و کلاهبرداری غوغا میکند. این اما تمام ماجرا نیست که اگر بود، «سرگذشت هکلبری فین» هم مثل بسیاری از آثاری که محدود به زمانه خود هستند بعد از مدتی فراموش میشد و تاریخ مصرفش که به اتمام میرسید آن را دور میانداختند و امروزه دیگر نام و یادی از آن نبود. هنر مارک تواین اما این است که از خلال سفر به آمریکای روزگار خود پنجرهای به کل جهان و بشریت باز میکند و مسائلی را طرح میکند که همچنان برای بشر امروز هم موضوعیت دارند و این راز ماندگاری رمان مارک تواین است. رمانی که ارنست همینگوی در ستایش آن گفته است: «هکلبری فین بهترین کتابی است که تا به حال داشتهایم. تمام داستانهای آمریکایی از آن بیرون آمدهاند. چیزی پیش از آن نبوده است.»
	رمان «سرگذشت هکلبری فین» اولین بار در سال 1884 به چاپ رسید، اما مثل هر اثر دیگری که ردی از نبوغ در آن هست، این رمان هم در زمان خودش آنطور که باید قدر ندید و منتقدان آن را به دلیل زبان عامیانهای که در آن بهکار رفته بود بیارزش قلمداد کردند. هکلبری فین اما سوار بر کلکی که با آن روی رودخانه میسیسیپی سفر میکرد قرن نوزدهم را درنوردید، در قرن بیستم قدر دید و به زمانه ما رسید و اکنون یکی از شاهکارهای ادبیات جهان به حساب میآید و اتفاقا همان زبان عامیانهای که منتقدان در زمان اولین چاپ این رمان آن را توی سرِ نویسندهاش کوبیدند و از آن ایراد گرفتند، امروزه یکی از نقاط قوت این رمان به حساب میآید. تواین در این رمان هرچه از فرهنگ عامیانه و شوخیهای شفاهی و سنتهای حکایتگویی و لطیفهپردازی آمریکایی در چنته دارد روی دایره ریخته و از آن سود جسته تا داستانهای سرگرمکننده، جذاب و خندهداری را برای مخاطبانش تعریف کند. میگویند سبک نوشتاری و شوخیهای او از لطیفهها و داستانهای خندهداری که ماجراجویان آمریکایی و جویندگان طلا در طول سفر تعریف میکردهاند بسیار تأثیر گرفته است. برای همین است که ترجمه چنین رمانی کار هرکسی نیست و این رمان را باید با ترجمه مترجمی کاربلد خواند. از این رمان ترجمههای مختلفی در زبان فارسی موجود است اما بهترین ترجمه از آنِ نجف دریابندری است. دریابندری در ترجمهاش از این رمان طنزی را که در آن موج میزند و همچنین زبان عامیانه این رمان را بهخوبی در زبان فارسی پیاده کرده و ترجمه شیرین و جذابی از این رمان به دست داده است.
	«سرگذشت هکلبری فین» داستان پسری است که از دست پدر نامتعادلش فرار میکند و همراه با سیاهپوستی به نام جیم با کلک رودخانه میسیسیپی را میپیماید. هک و جیم در حین این رودپیمایی ماجراهای مختلف و خطرناکی را از سر میگذرانند اما هربار موفق میشوند از انواع خطرات جان سالم به در برند. آنها حین سفر با آدمهای مختلف و متنوعی مواجه میشوند، ازجمله با شیادان دغلکاری که خود را شاه و دوک معرفی میکنند و آویزان هک و جیم میشوند و جایی از رمان نقشه میکشند که جیم را بفروشند. «سرگذشت هکلبری فین» سفری است در دل آمریکای قرن نوزدهم و همانطور که گفته شد ما از دل این سفر و همراه با هک و جیم به کل جهان سفر میکنیم و با عمدهترین دغدغههای بشری مواجه میشویم و اینها همه در لفافی از داستانهایی شیرین و سرگرمکننده پیچیده شده که هم مخاطب عادی را به خود جلب میکند و هم مخاطبی را که با خواندن رمان، ورای تفریح و سرگرمی در جستجوی چیزی است که او را به تامل در هستی وادارد و به عادتهای رایج از منظری تازه و متفاوت نگاه کند.