یکی از بحثهای رایج و همیشگی شبکههای اجتماعی موضوعی است که کاربران آن را با عنوان «هکسره» میشناسند. ماجرا از این قرار است که در توییتر و فیسبوک و اینستاگرام و... بسیاری از کاربران شیوه نوشتاری عامیانهای دارند و به همین دلیل در موارد زیادی جملات خود را به لحاظ دستوری بهاشتباه مینویسند. مثلا به جای «کتاب من» مینویسند «کتابه من». یعنی درحقیقت کسره آخر کلمات را به شکل «هـ» چسبان مینویسند و یا در حالتی دیگر در مواقعی که لازم است انتهای کلمات «هـ» چسبان به معنای است یا هست بنویسند، به اشتباه به جای آن کسره میگذارند. بروز این اشتباه در شبکههای اجتماعی آنقدر زیاد و پرتعداد است که کاربران مطالب و نوشتههای بسیاری درباره آن نوشتهاند. ماجرا البته فقط به شبکههای اجتماعی خلاصه نمیشود. در تبلیغات و بیلبوردهای رسمی نصبشده در گوشه و کنار شهر نیز مشکل هکسره دیده میشود. هفته گذشته چند بیلبورد جدید یک برند معروف فعال در زمینه انتشار کتابهای کمکآموزشی کنکور در شهر نصب شد که روی آنها دو بار این مشکل به چشم میآمد. همین موضوع باعث شد بار دیگر بحث هکسره در شبکههای اجتماعی داغ شود و افراد زیادی به آن بپردازند. با این حال موضوع و مشکل هکسره مربوط به امروز و دیروز نیست و مدتهاست در شبکههای اجتماعی به چشم میآید و محل بحث کاربران شده است. در ادامه برخی از مطالب نوشتهشده در همین زمینه را گرد آوردهام.
برای شروع بحث بد نیست نوشته معروفی از رضا شکراللهی داستاننویس و منتقد ادبی را که در همین باره نوشته شده و تاکنون بارها و بارها در شبکههای اجتماعی توسط کاربران دستبهدست شده را ذکر کنیم. نوشته شکرالهی در نقد هکسرهنویسان است: «برایم پیام فرستاد که «چه آفتابه درخشانی!» پرسیدم «مگه آفتابه گرفتید؟ از این آفتابه مسیهای دکوری؟» جواب داد «خاک تو سره بیذوقت کنن، آفتابه چیه!» برایش یک عدد زبانِ دراز با چشمک فرستادم و نوشتم «مجید دلبندم، خودت به جای آفتاب درخشان نوشتی آفتابه درخشان. در ضمن سرِ من هم تهش هـ نداره.» جواب داد «دسته بابات درد نکنه با این پسر بزرگ کردنش...» خیلی دوست داشتم همان لحظه بروم گم شوم، ولی طاقت نیاوردم و باز برایش نوشتم «مگر بابای من دسته دارد؟» و چند تا چشم گرد و گشاد هم برایش فرستادم. جواب داد «وای خدا، آخرش منم مثله خودت دیوونه میکنی!» فکر کردم دیگر وقتش است واقعا بروم، ولی مگر میشد همانطور که دارم میروم، فکر نکنم به معنای مُثله و اینکه مگر مثله با مثلِ و مثه فرق ندارد؟ امان از این کسره و هـ!» او در ادامه اینطور توضیح داده است: «حداقل چهار تکواژ برای صدای کسره داریم: ۱- اضافه: دستِ شما، مثلِ من، کتابِ خوب، فروغِ فرخزاد.
من: جان من فدای خاک پاک میهنم. او: جانه من فدایه خاکه پاکه میهنم.
2- به جای «است» و برخی حروف آخر کلمهها در فارسی محاوره: حالم خوبه، میخوره، اگه.
من: یه امشب شب عشقه. او: یِ امشب شب عشقِ.
۳- نشانه معرفه در فارسی محاوره: دختره، پسره، مغازهداره
من: خونه مادربزرگه هزار تا قصه داره. او: خونه مادربزرگِ هزار تا قصه داره.
۴- پسوند در انتهای اسمها و صفتها: دهنه، انگیزه، روزنه
من: صد دانه یاقوت، دستهبهدسته. او: صد دانِ یاقوت، دستِ به دستِ.»
شاید خیلیها باور نکنند، اما این شکلهایی را که شکرالهی در مطلب خود نوشته است هر روز و بهوفور در شبکههای اجتماعی و گاهی هم تبلیغات (که گاهی در آنها از ادبیات محاورهای استفاده میشود) میتوان دید. در همین رابطه یکی از کاربران در فیسبوک خود نوشته است: «دیگه سر این حرص خوردن از هکسره دارم شبیه حاج کاظم آژانس شیشهای میشم. باید قبل از اینکه نیاز بشه بستری شم سعی کنم کنار بیام.» یکی از کاربران هم عکس یکی از معروفترین روزنامههای ورزشی را پست کرده است که تیتر یک خود را اینطور نوشته: «پرسپولیس یکه تازه لیگ برتر». در صورتی که باید مینوشت: «پرسپولیس یکهتاز لیگ برتر». این تیتر واکنشهای زیادی را به دنبال داشت.
انتقادها به هکسره نوشتن در شبکههای اجتماعی بسیار است، اما با این حال کسانی هم هستند که از این قضیه دفاع میکنند. کاربری به نام حمید در فیسبوک در انتقاد از همین مدافعان در مطلبی نوشت: «بحث من صرفا سر هکسره نیست، که آدما کلا فارغ از میزان تحصیلات و شغلشون املای زبان فارسی رو بلد نیستن و با دلایلی مثل «خوشم میاد»، «اینطوری قشنگتره»، «زبان در حال تغییره» و... همچنان به غلطنویسی و اشاعه غلطنویسی اصرار میورزن. در حالی که ناگفته واضحه که کسی که غلط مینویسه، بیخود میکنه مینویسه.»
کوروش رنجبر نویسنده و شاعر اهل گیلان هم در این باره چنین نظری دارد: «هکسره در اینترنت به وجود آمد. چون اینترنت فضایی اساساً مکتوب است و آدمها برای تعامل بیشتر از صورتِ مکتوبِ زبان استفاده میکنند. بیشتر این آدمها پیش از فراگیر شدن اینترنت برای تعامل با دیگران معمولا از صورتِ گفتاری زبان استفاده میکردند، مثلا تلفن میزدند. این کسان در نوشتن آموخته نیستند و این البته نه عیب است، نه مایه سرشکستگی. هکسره درواقع حاصلِ ورودِ این کسان به فارسیِ نوشتاری است.»
نوشتههای طنز در این رابطه هم در توییتر و فیسبوک پرشمار است، بهطور مثال یکی از کاربران توییتر در توییتی در این باره نوشت: «به نظر من مسئول ثبت احوالی که اسم مرجانه گلچین رو ثبت کرد هم هکسره بلد نبود.»