اساساً بازار سرمایه برای ورود شرکتها و مجموعههای مختلف اقتصادی و عرضه سهامشان به مردم تأسیس شده و اگر هر اقتصادی را به هواپیما تشبیه کنیم -که چهار موتور دارد - هماکنون تنها یک موتور آن برای اقتصاد ایران به نام بورس روشن و فعال باقی مانده است. دولت و سرمایهگذاری دولتها همواره یکی از موتورهای اقتصادی در کشورهای مختلف است. بانکها نیز در این میان یکی دیگر از ابزارهای سنتی تأمین مالی پروژههای بزرگ اقتصادی در جهان و به ویژه ایران هستند که همواره نقدینگی را از سطح کشور جمع کردند و پولهای خرد جمعآوری شده را در قالب تسهیلات برای اجرای پروژههای کلان هزینه کردهاند. این تأمین مالی عمدتاً از طریق ارائه تسهیلات در انواع مختلف انجام شده؛ اما در طول سالهای گذشته بانکها دیگر توان بالایی ندارند و میتوان گفت موتور دوم اقتصاد ایران هم با حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد در حال فعالیت است. یکی دیگر از موتورهای این هواپیما برای همه کشورهای جهان و ایران، سرمایهگذاری خارجی است که سبب میشود پروژههای بزرگ اقتصادی انجام شود و طی سالهای گذشته نیز این اتفاق به ندرت افتاده است. این امر رشد اقتصادی را برای کشور به ارمغان میآورد؛ اما در حال حاضر با توجه به تحریمهای ظالمانه میتوان گفت تقریباً این موتور هم از کار افتاده و خاموش شده است. در این میان، بازار سرمایه تنها موتور باقیمانده اقتصاد کشور است که اتفاقاً عمر چندانی ندارد و از سال ۶۹ و پس از جنگ تحمیلی دوباره آغاز به کار کرد و طی دهه گذشته ابزارهای مالی جدید خود را پیش روی سرمایهگذاران و اقتصاد گذاشت؛ اما بر اساس آخرین آمارهای موجود در پایان سال ۱۳۹۷ تنها ۷ درصد تأمین مالی از طریق بازار سرمایه رخ داده است. در حالی که به جرأت میتوان گفت بازار سرمایه و بورس میتواند تا ۴۰ درصد از تأمین مالی پروژههای بزرگ اقتصادی کشور که باعث رشد هشت درصدی در سال های آینده میشود را انجام دهد.