«کهگیلویه و بویراحمد با توجه به اینکه استانهای زیادی را در جنوب کشور به یکدیگر متصل میکند، از جمله استانهای پراهمیت نیز محسوب میشود که نیازمند حمایتهای ویژه از طرف دولت و مجلس برای رفع محرومیت از چهره این استان است.» عادل اردشیری، رییس انجمن صنفی کارگری رانندگان استان در گفتوگو با خبرنگار ویژهنامه استانی آتیهنو با تاکید بر این مطلب، از خدمات بیمهای و درمانی سازمان تامیناجتماعی در این استان قدردانی میکند و خواستار توجه بیشتر به مسائل و نیازهای درمانی مردم این استان است. اردشیری در این گفتوگو تاکید دارد سازمان تامیناجتماعی یک سازمان دولتی نیست و طبق قانون، نباید به جز تعهداتی که در مقابل ذینفعان خود دارد، وظیفه و ماموریتی دیگر بر عهده این سازمان گذاشت. مشروح این گفتوگو را در ادامه پی بگیرید.
برای شروع گفتوگو اگر اجازه دهید نظر شما را درباره کیفیت و کمیت خدمات سازمان تامیناجتماعی در استان بدانیم.
بیش از 50 درصد جمعیت کشور ما که تحت پوشش سازمان تامیناجتماعی قرار دارند، از جامعه کارگری هستند و اغلب خدمات مورد نیاز خود، خصوصا خدمات درمانی را از مراکز درمانی سازمان تامیناجتماعی دریافت میکنند. در استان کهگیلویه و بویراحمد، خوشبختانه خدمات خوبی به کارگران بیمهشده و مستمریبگیران سازمان تامیناجتماعی ارائه میشود که جا دارد من از طرف جامعه کارگری استان، مراتب قدردانی خود را اعلام کنم. کهگیلویه و بویراحمد با توجه به اینکه استانهای بسیاری را در جنوب کشور به یکدیگر متصل میکند، از جمله استانهای پراهمیت محسوب میشود که نیازمند حمایتهای ویژه از طرف دولت و مجلس برای رفع برخی مظاهر محرومیت از چهره این استان است. در جنوب کشور، بیماریهای آلرژیک، خون و سرطان شیوع زیادی دارد و سازمان تامیناجتماعی نیز با توجه به چالشهایی که امروز با آن روبهرو است، بهرغم همه تلاشها، در تامین کامل نیازهای درمانی بیمهشدگان خود محدودیت دارد. بنابراین لازم است دولت و وزارت بهداشت برای تاسیس بیمارستان مخصوص بیماریهای آلرژیک، خون و آنکولوژی در استان پیشگام شوند.
میدانید که سازمان تامیناجتماعی دارای سه بخش بیمهای، درمانی و اقتصادی است. فکر میکنید دولت، مجلس و سایر نهادها چگونه میتوانند به انسجام هرچه بیشتر این بخشهای سهگانه و تقویت توان سازمان برای حمایت موثر از بیمهشدگان و مستمریبگیران کمک کنند؟
سازمان تامیناجتماعی را کارگران و کارفرمایان با مشارکت مالی خود شکل دادهاند و منابع این سازمان از محل حق بیمههایی تامین میشود که کارگران و کارفرمایان دیروز ، امروز و فردا میپردازند، بنابراین این سازمان دولتی نیست و طبق قانون، نباید به جز تعهداتی که در مقابل ذینفعان خود دارد، وظیفه و ماموریتی دیگر بر عهده آن گذاشت. بنابراین درخواست و انتظار ما از دولتمردان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی این است که اولا استقلال مالی، اداری و مدیریتی این سازمان را محترم بشمارند و ثانیا، وظایف بدون پشتوانه، تعهدات و تکالیف بدون منابع مالی مشخص و تضمینشده بر عهده این سازمان نگذارند. منابع سازمان تامیناجتماعی متعلق به شرکای این سازمان یعنی جامعه کارگری و کارفرمایی است و نهادهای بیرونی هم نباید چشم طمع به این منابع داشته باشند. به طور مثال، اجرا شدن طرح تحول سلامت، به جز اینکه هزینههای سازمان تامیناجتماعی را زیادتر کرد، چه دستاوردی برای بیمهشدگان این سازمان داشت؟ تامیناجتماعی بیش از نیمی از جمعیت کشور را تحت پوشش خود دارد و برای بسیاری از مستمریبگیران تامیناجتماعی، حقوق ماهیانهای که از این سازمان میگیرند، تنها محل درآمد و امرار معیشت است و اگر بحرانی گریبان این سازمان را بگیرد، به کل کشور تسری مییابد. از طرف دیگر همانطور که شما هم اشاره کردید، تامیناجتماعی سه بخش بیمهای، درمانی و اقتصادی دارد که بخشهای بیمهای و درمانی به بیمهشدگان خدمترسانی میکنند و بخش اقتصادی نیز به نوعی پشتیبان این خدمترسانی است. این سه بخش در کنار یکدیگر و با همافزایی، امکان انجام ماموریتهای مهم این سازمان را فراهم میآورند، بنابراین انتظار داریم نهادهای تصمیمگیر کشور به پیوستگی و انسجام ماهوی این سه بخش توجه ویژه داشته باشند.
میدانید که سازمان تامیناجتماعی در موضوع تعادل مصارف و منابع و همینطور در زمینه تامین نقدینگی کافی با چالشهایی روبهرو شده است. به عنوان یک عضو جامعه کارگری چه راهکاری برای برونرفت از این چالشها به ذهن شما میرسد؟
فکر میکنم باید نظرات تشکلهای کارگری و کارفرمایی به عنوان شرکای اجتماعی سازمان شنیده شود و امکان مشارکت واقعی آنان در تصمیمگیریها بیشتر فراهم گردد تا سهجانبهگرایی در سازمان به صورت عینی محقق شود. متاسفانه در حال حاضر سهم دولت و نمایندگان دولت در تصمیمگیریها برای این سازمان بسیار بیش از سایر شرکایی است که تامینکننده اصلی منابع سازمان هستند. نهاد دولت و مجلس نباید منابع این سازمان را در خارج از ضوابط و چارچوبهای آن هزینه کنند و تعهداتی بدون پشتوانه بر دوش این سازمان بگذارند. مشکل فعلی سازمان دقیقا از همین جاست. یعنی در سالهای گذشته، تعهداتی برای این سازمان تعریف شده که منابع مالی آنها تامین و پرداخت نشده است. وظیفه اصلی این سازمان، حمایت از کارگرانی است که حق بیمه میپردازند و بازنشستگانی که در گذشته حق بیمه پرداختهاند و امروز چشم امیدشان به مستمری ماهیانه تامیناجتماعی است. باید توجه کنیم که چرخ اقتصاد، تولید و اشتغال به دست جامعه کارگری میچرخد و سازمان تامیناجتماعی نیز از این گردش متاثر است. بنابراین به نظر من در ابتدا باید جلوی تحمیل وظایف و ماموریتهای بدون پشتوانه مالی بر تامیناجتماعی گرفته شود و در ادامه، نهاد دولت راهی برای پرداخت بدهیهای خود به این سازمان پیدا کند.
همانطور که شما هم اشاره کردید، دولتها در مقاطع مختلف اقشاری از جامعه را تحت حمایت بیمهای قرار دادهاند، بدون اینکه منابع مورد نیاز را در اختیار تامیناجتماعی بگذارند. نظر شما در این خصوص چیست؟
از نظر ما به عنوان جامعه کارگری، اگر دولت یا مجلس یا هر نهاد دیگری میخواهد اقشاری را تحت پوشش بیمه قرار دهد، باید قبل از آن بدهیهای انباشته خود به تامیناجتماعی را تسویه کند و برای تعهدات جدید، بودجه مشخصی در نظر بگیرد. جامعه کارگری مخالف حمایت بیمهای از اقشار مختلف نیست، بلکه با تحمیل تعهدات بدون پشتوانه مالی به سازمان تامیناجتماعی مخالف است. همه کارگران حق دارند از مزایای بیمه اجتماعی بهرهمند شوند، اما نباید بر سر سفرهای بنشینند که متعلق به دیگران است.
به نظر شما وصول مطالبات تامیناجتماعی از دولت و کارفرمایان، چه تاثیری در خدماترسانی هرچه بهتر به جامعه کارگری دارد؟
گرچه کارگران بخش اصلی جامعه بیمهشدگان سازمان تامیناجتماعی هستند، اما کارفرمایان به نمایندگی از کارگران پرداخت حقبیمهها را بر عهده دارند و نقش مهمی در تامین منابع این سازمان بر عهده گرفتهاند. نهاد دولت باید بدهی خود را به سازمان تامیناجتماعی پرداخت کند تا حرکت این دو قشر در مسیر رفاه اجتماعی میسر شود. در خصوص کارفرمایان نیز، ما شرایط اقتصادی کشور و دشواریهای فعالیت اقتصادی در این وضعیت را میدانیم، اما بالاخره کارفرمایان در مقابل کارگران خود وظایفی دارند که یکی از این وظایف، پرداخت ماهیانه حقبیمهها است. درخواست ما از کارفرمایان محترم این است که بدهی معوقه خود به سازمان تامیناجتماعی را بپردازند تا این سازمان نیز بتواند خدمات مورد نیاز کارگران را تامین کند. مطمئنا همه کارفرمایان میدانند که آرامش فکری و روانی کارگران، نقش بهسزایی در بهبود عملکرد آنها دارد.