نماینده مردم بهارستان و رباطکریم در مجلس شورای اسلامی، جمعیت ساکن در شهرستانهای استان تهران را افرادی میداند که با محرومیتهای زیادی دست و پنجه نرم میکنند. به عقیده حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن نوروزی، سازمان تامیناجتماعی به عنوان یک نهاد بیمهگر اجتماعی باید هرچه بیشتر به گسترش چتر حمایتی خود در شهرستانهای استان تهران بپردازد. این نماینده مجلس البته نسبت به مشکلات سازمان تامیناجتماعی واقف است و بر مسئولیت همه دستگاهها در قبال تقویت توان این سازمان مردمی تاکید میکند. مشروح گفتوگوی خبرنگار ویژهنامه استانی آتیهنو با دکتر نوروزی، رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی را در ادامه بخوانید.
اجازه دهید برای شروع گفتوگو به وضعیت شهرستانهای استان تهران بپردازیم. به عنوان نماینده مردم بهارستان و رباطکریم، ارزیابی شما از وضعیت اقتصادی مردم ساکن شهرستانهای استان چیست؟
در استان تهران، حدود 14 میلیون نفر جمعیت ساکن حضور دارد. از این جمعیت، حدود 6 میلیون نفر در شهرستانهای اطراف کلانشهر تهران زندگی میکنند و تقریبا اکثر این شهرستانها، بعد از انقلاب به وجود آمدهاند. میتوان گفت اغلب جمعیت ساکن در شهرستانهای استان تهران، کسانی هستند که اکثرا در تهران شاغلند، اما نتوانستهاند از پس هزینههای زندگی در تهران بربیایند و به ناچار، در شهرستانهای اطراف پایتخت سکنی گزیدهاند. متاسفانه در این شهرستانها محرومیتهای زیادی وجود دارد، در صورتیکه برخی از این شهرستانها از بعضی استانهای کشور نیز بزرگتر، وسیعتر و پرجمعیت است. برای مثال شهرستان شهریار بیش از یک میلیون و رباطکریم حدود 500 هزار نفر جمعیت دارد.
وضعیت دسترسی به خدمات بیمهای و درمانی تامیناجتماعی در این شهرستانها از نظر شما چگونه است؟
هماکنون حدود 2 میلیون نفر در شهرستانهای استان تحت پوشش بیمه تامیناجتماعی هستند، یعنی تقریبا چهار برابر استان سمنان، اما دسترسی این افراد به خدمات بیمهای و درمانی سازمان تامیناجتماعی، خیلی مطلوب نیست. برخی از این شهرستانها با وجود جمعیت زیاد بیمهشده، از وجود بیمارستان تامیناجتماعی محرومند و بیمهشدگان این مناطق مجبورند برای دریافت خدمات درمانی مورد نیاز، به شهرستانهای دیگر و حتی تهران مراجعه کنند. برای مثال، شهرستانهای پرند و رباطکریم، درمجموع نزدیک به یک میلیون نفر جمعیت دارند و بیش از 90 درصد این جمعیت خانوادههای کارگری هستند، اما بیمارستان تامیناجتماعی در این مناطق وجود ندارد. البته این صحبتها نافی زحمات مدیران بیمهای و درمانی سازمان تامیناجتماعی نیست، اما به نظر من، با در نظر گرفتن محرومیت مردم این مناطق، لازم است خدمترسانی سازمان تامیناجتماعی در این شهرستانها تقویت شود.
دفاتر نمایندگان مجلس، اغلب محل رجوع مردم برای بیان دغدغهها و درخواستها است. در شهرستانهای بهارستان و رباطکریم، بیمهشدگان سازمان چه نمرهای به عملکرد سازمان تامیناجتماعی میدهند؟
ببینید، باید قبول کنیم که سازمان تامیناجتماعی رسالت دشواری بر عهده دارد. تامیناجتماعی، یک سازمان درآمد-هزینهای است، یعنی هم باید درآمد کسب کند و هم باید هزینههای بیمهای و درمانی را پوشش دهد. با در نظر گرفتن این موارد، میتوان به سازمان نمره قابل قبولی داد. همانطور که اشاره کردید، دفاتر نمایندگان مجلس، محل مراجعه مردم است و خوشبختانه به ندرت پیش آمده که مراجعهکنندگان از عملکرد شعب یا مراکز درمانی تامیناجتماعی شکایتی جدی داشته باشند. مسئولان و کارمندان این سازمان، افرادی بسیار زحمتکش هستند و لازم است به این سازمان بیش از اینها توجه شود. خوشبختانه تعامل بسیار خوبی میان مدیران ارشد ادارهکل تامیناجتماعی شهرستانهای استان تهران با نمایندگان مجلس و فرمانداران مناطق وجود دارد و امیدواریم این شیوه تعامل و همکاری، به سایر ادارات شهرستان هم تسری یابد.
همانطور که اشاره کردید، سازمان تامیناجتماعی برای عمل به وظایفی که طبق قانون بر عهده دارد، نیازمند منابع مالی است. مجلس شورای اسلامی چگونه میتواند به این سازمان در جهت انجام بهینه تعهداتش کمک کند؟
برای کمک به سازمان، راههای زیادی وجود دارد. مجلس شورای اسلامی در قالب برنامه ششم توسعه، دولت را ملزم کرده در طول اجرای این برنامه، کل بدهی خود را به سازمان تامیناجتماعی بپردازد. مجلس میتواند با نظارت و اصرار بر پرداخت این مبلغ به سازمان تامیناجتماعی کمک کند. از طرف دیگر، باید بپذیریم که مجلس هم گاهی اشتباه میکند و لازم است این اشتباهات اصلاح شود. مثلا در برنامه ششم توسعه آمده که مالیات بر ارزش افزوده باید از تولیدکننده یعنی کارگران دریافت شود. در حالی که به نظر من این مالیات باید از افرادی دریافت شود که مصرف زیادی دارند یا جزو طبقات بالای درآمدی جامعه هستند. این اشتباه، بار اضافی بر دوش کارگران و تولیدکنندگان انداخته و باعث شده آنها توانایی کمتری برای پرداخت حق بیمه به سازمان تامیناجتماعی داشته باشند. در سنوات گذشته نیز قوانینی در مجلس شورای اسلامی تصویب شده که شاید با مقررات حاکم بر سازمان تامیناجتماعی همخوانی نداشت. به عقیده من، این اشتباهات باید اصلاح شوند. از طرف دیگر، سازمان و مدیران ارشد آن باید از بازیهای سیاسی دور بمانند. خوشبختانه تامیناجتماعی در سالهای اخیر به ریل اصلی فعالیتهای خود بازگشته و مدیران ارشد کشور هم باید به این سازمان کمک کنند تا در مسیر خدمتگزاری خود باقی بماند.
در عین حال باید بپذیریم که منابع و داراییهای سازمان تامیناجتماعی، متعلق به کارگران و بازنشستگان است و این منابع با پساندازهای اندک این اقشار زحمتکش جمعآوری شده است. بنابراین، مجلس شورای اسلامی، دولت و همه نهادهای تصمیمگیر و اثرگذار در مقابل تامیناجتماعی، مسئولند و باید برای تقویت این نهاد اجتماعی که پناهگاه کارگران و بازنشستگان است، تلاش کنند.