printlogo


گفت‌وگو با مصطفی رزاق‌کریمی، کارگردان فیلم «بانو قدس ایران»؛ مستندی درباره زندگی همسر امام خمینی (ره)
سیمای زنی ایستاده کنار یک رهبر
در جشنواره فیلم فجر امسال، نمایش فیلم مستند «بانو قدس ایران»، واکنش‌های مثبتی را به همراه داشت. این مستند، در یازدهمین جشنواره فیلم حقیقت، عنوان بهترین فیلم را از آن خود کرد. «بانو قدس ایران» روایتی است از شصت‌سال زندگی مشترک خانوم «خدیجه ثقفی» و حضرت امام خمینی (ره). مصطفی رزاق‌کریمی، در این فیلم، چهره‌ای ملموس و باورپذیر از یک زن ایرانی تاریخ‌ساز ارائه می‌دهد. با کارگردان این اثر، درباره جزئیات ساختاری و محتوایی مستند «بانو قدس ایران» گفت‌وگویی داشتیم که ماحصل آن، از نظرتان می‌گذرد.
احسان رحیم‌زاده

در فیلم مستند «بانو قدس ایران» نریشنی را می‌شنویم که از زبان همسر امام، بیان می‌شود. این گفتارمتن، نویسنده داشته یا دقیقا همان چیزی است که توسط خانوم «خدیجه ثقفی» قبلا نوشته شده؟
این نریشن، برگرفته از خاطرات خانوم است. اما نویسنده این فیلم مستند، برای ایجاد پل، متنی را جداگانه نوشته است تا نامه‌ها و خاطرات، یک‌دست شوند.
این نریشن، متن فاخر و ادبی‌ای دارد.صدای همسر امام را هم در فیلم می‌شنویم که سخن‌گفتن ایشان، شبیه به مکالمه‌های روزمره آدم‌های معمولی است. این تفاوت، از کجا ناشی می‌شود؟
خانوم، نوشته‌های زیادی دارد که نتوانستیم در فیلم از آنها استفاده کنیم. شما صدای خانوم را در 94 سالگی ایشان می‌شنوید؛ یعنی زمانی که روزهای آخر عمرشان را می‌گذراندند. نامه‌هایی که ایشان نوشته‌اند، در سه قالب چرک‌نویس،‌ اصلاح و پاک‌نویس موجود است. این نامه‌ها می‌توانند تبدیل به کتابی زیبا شوند. این اسناد، از داخل گاوصندوق بیرون کشیده شده‌اند و من از بین آنها، انتخاب کرده‌ام. ایشان نامه‌های زیادی نوشته و قلم خوبی داشته‌اند. خانوم در اواخر عمر، با بیماری‌های سختی دست و پنجه نرم می‌کردند. صداهایی که می‌شنوید، در بیمارستان ضبط شده‌اند. به همین خاطر می‌بینید که ایشان، مثل نامه‌ها لحن ادبی ندارند. در این مصاحبه صوتی، به صورت کوتاه، سوال‌ها را جواب می‌دهند. 
نامه‌های خانوم، خطاب به چه کسی نوشته شده‌اند؟
ایشان نامه‌ها را بیشتر به اعضای خانواده‌شان نوشته‌اند. یک‌سری خاطرات و دل‌نوشته هم دارند که برای خودشان نوشته‌اند. 
زمانی که شروع به ساخت فیلم کردید، چه مواد خامی در اختیار داشتید؟
حدود 12 جلد کتاب، درباره خانوم موجود بود. یعنی کتاب‌هایی که توسط عروس یا برادر ایشان، نوشته شده بودند و اشاراتی درباره خانوم در آنها وجود داشت. در آغاز کار، به سراغ این کتاب‌ها رفتیم تا تصمیم بگیریم که تحقیق را شروع کنیم یا نه. بعد از مطالعه کتاب‌ها، من تصمیم گرفتم که تحقیق را شروع کنم. بعد از آن قرار بود تصمیم بگیریم که این فیلم ساخته شود یا نه؟ بعد از مطالعه کتاب‌ها، سراغ تحقیق رفتیم که یک‌سال و دوماه طول کشید. از اواسط تحقیق من اعلام کردم که قطعامی‌خواهم این کار را شروع کنم.احساس کردم زندگی ایشان، فراز و فرودهایی داشته که بسیار جذابیت دارد. من در اتمام تحقیق، به این نکته رسیدم که نهانخانه پنهان امام -که حریم ایشان محسوب می‌شود- باید حفظ شود. 
در فیلم شما، عکس زیادی از شخصیت اصلی قصه نمی‌بینیم. ظاهرا خود امام، چندان راضی نبودند که خیلی از ایشان عکسی گرفته شود. درست است؟
بله. من به خاطر همین نکته، به همین چند عکس از خانوم اکتفا کردم. خانوم سال 88 به رحمت خدا رفته. مسئله من این بود که درباره ایشان فیلم بسازم؛ با این قید که عکس شخصیت اصلی را نشان ندهم. این کار، سخت بود. بعدها گفتند اگر بخواهید شاید فیلم‌هایی خصوصی از خانوم موجود باشد. من پاسخ منفی دادم. اگر آن نهانخانه برای زوج این‌قدر اهمیت داشته، من هم باید رعایت ‌کنم و فیلم و عکس ایشان را نشان ندهم. خانوم خودشان هم خیلی تمایل به مصاحبه تصویری و نشستن جلوی دوربین نداشتند. 
در فیلم، زمانی که به واقعه فوت همسر امام می‌رسید، خیلی سریع گذر می‌کنید و به این موضوع نمی‌پردازید. چرا صحنه‌های مراسم خاکسپاری ایشان را در مستند نیاورده‌اید؟
این تصمیم، تعمدی بود. مراسم فوت، برای همه ما در آینده برگزار خواهد شد. البته من برای همه آرزوی سلامتی و طول عمر دارم. اما من در این فیلم‌های پرتره، دنبال فوت نیستم. خود فوت، می‌تواند یک فیلم 50 دقیقه‌ای باشد. چون مراسم تجلیل مفصلی برگزار شد. ما در این فیلم مستند، حتی مراسم ارتحال خود امام خمینی (ره) و حاج احمدآقا را هم نشان ندادیم. من دنبال هویت و موضوع انسانی این زوج بودم. هر کسی می‌تواند مراسم فوت را نشان دهد و اتفاقا به طولانی‌شدن فیلم هم کمک می‌کند، اما من آن را دوست نداشتم. نمایش‌ندادن خود خانوم و مراسم فوت ایشان، کار من را دشوار کرد. من نمی‌خواستم از این موارد در فیلم استفاده کنم. با  اینکه همه‌چیز هم در اختیارم بود. 
به خاطر تلخ‌بودن ماجرا، این قسمت حذف شد؟
مراسم فوت، چیز عجیبی نیست. مسلما مراسم فوت، باشکوه برگزار می‌شود. اما موضوع ما مسئله دیگری بود. ما فقط در انتها می‌گوییم 20 سال بعد از ارتحال امام، خانوم به همسرشان پیوستند. بعضی فیلم‌ها مراسم فوت را نشان می‌دهند و موسیقی‌های احساسی هم می‌گذارند. شاید عده‌ای دوست داشته باشند. اما اینجا زندگی زوج و چراهای آن، برای ما مهم بود. فوت، چیز عجیبی نیست که کارگردان بخواهد رویش مانور بدهد. 
لطفا درباره لوکیشن‌ها هم توضیح دهید. خانه‌های امام در شهرهای مختلف، واقعی هستند یا بازسازی شده‌اند؟
تاکید من این بود که مصاحبه‌شوندگان هر جای ایران که هستند، باید بیایند در اندرونی بیت امام، جلوی دوربین بنشینند. این افراد آنجا زندگی کرده‌اند و روزهای خوب و سخت داشته‌اند. تا الان کسی آنجا فیلم نگرفته. قصد من این بود که منسوبان درجه‌یک به این مکان بیایند. این افراد با امام و خانوم، در خانه و خیابان ملاقات نکرده‌اند. برای ملاقات به آن ساختمان می‌آمدند. دوست داشتیم روایت ما در مکانی واقعی شکل بگیرد. این کار، خیلی به افراد مصاحبه‌شونده کمک کرد. آنها وقتی آنجا می‌آمدند، خاطرات سال‌های دورشان زنده می‌شد. حال و هوای خاصی داشتند. مکان همه شخصیت‌ها تعریف شده بود. اینکه هرکسی کجا باید جلوی دوربین بنشین؛ چه کسی در راهرو باشد و چه کسی روی پله‌ها بنشیند. مصاحبه‌شوندگان، احساس خیلی خوبی داشتند و می‌گفتند که من در این اتاق، از خانوم خیلی خاطره دارم. محافظ بیت هم، اجازه نداشت داخل اتاق برود. 
تصاویر خانه امام در نجف را چطور ضبط کردید؟
این تصاویر، از آرشیو آقای برجی یکی از دوستانم گرفته شده است. از اتفاقات زمان سقوط صدام در نجف فیلمبرداری کرده و همان‌جا به خانه امام هم رفته است. آن زمان خانه هنوز مرمت نشده بود. ایشان لطف کردند و این فیلم را برای من آوردند. از عراق به ایران آمدند و فیلم را پیدا کردند. خانه مرمت‌شده امام، حال و هوای قدیم را ندارد و بیشتر موزه است. حال و هوای واقعی خانه، همان چیزی است که در مستند می‌بینید؛ خانه‌ای که محقر و کوچک بوده. به همین خاطر ما از خانه جدید، فیلمبرداری نکردیم. در فیلم می‌گوییم که این خانه، کولر و یخچال نداشت. الان خانه، به موزه‌ای تبدیل شده که کولرگازی دارد. وضعیت خانه، فرق کرده. 
برای فیلم، عنوان «بانو قدس ایران» را انتخاب کرده‌اید. چطور به این اسم رسیدید؟
در شناسنامه خانوم، پدرشان اسم خدیجه را انتخاب کرده‌اند. خانوم، پیش مادربزرگ زندگی کرده و بزرگ شده‌اند و تا 9 سالگی فکر کرده‌اند که ایشان، مادرشان است. خانوم، از خانواده مرفهی بودند. اواخر قاجار، رسم بود که در خانواده‌های مرفه و تحصیلکرده، بچه‌ها را قدسی یا قدس ایران، صدا می‌کردند. امام هم با همان نام قدسی یا قدس ایران، ایشان را صدا می‌کردند. 
در فیلم، اشارات جالبی به تفاوت‌های روحی و رفتاری ایشان، با همسرشان دارید. برای مخاطبان، جالب است که شما با جزئیات زیاد به مختصات شخصیتی زندگی همسر امام پرداخته‌اید. مثلا حضرت امام، اهل مطالعه و تحقیق بودند و همسرشان، به سفر علاقه داشتند. این دو بزرگوار، با وجود این تفاوت‌ها، زندگی شیرینی داشته‌اند. 
خانوم، اهل سفر بودند و امام، برای ایشان دلتنگ می‌شدند. وقتی خانوم نبود، امام می‌گفتند چقدر خانه، تاریک است. خانوم دعا نمی‌کردند، چون خودشان را به سرنوشت واگذار کرده بودند. از نظر ایمان، این‌قدر قوی بودند که می‌گفتند هرچه خدا بخواهد، همان می‌شود؛ لازم نیست من از خدا چیزی بخواهم. ایشان، تفکری بسیار عرفانی داشتند. می‌گفتند تقدیر من این بود که چنین زندگی‌ای داشته باشم. امام خمینی (ره) هم به ایشان احترام می‌گذاشتند. برای امام، کاملا مسجل بود که این خانوم، این ویژگی‌ها را دارد. خانوم، بسیار مومن بود اما تفکرات خودش را داشت و امام، به ایشان احترام می‌گذاشتند. این نکته، بسیار جالب است. 
درواقع تلاش کردید تا تصویری ملموس از یک زن بزرگ ارائه دهید؟
بله. ما خیلی زود اسطوره‌سازی می‌کنیم. وقتی امام، این‌قدر کاریزما دارد و شخصیت خانوم، این‌قدر قوی است، من نباید اسطوره‌سازی کنم؛ من باید تعریف کنم و ببینم مخاطب، چه حال و هوایی دارد. ما نمی‌توانیم با اسطوره‌ها ارتباط برقرار کنیم. ولی با قصه درست و بدون تحریف و دروغ، همذات‌پنداری می‌کنیم. من فیلم را برای قشر یا ارگان خاصی نساختم. فیلم من، برای مخاطب عام ساخته شده است. اگر غیر از این بود، نمی‌توانستم آن را بسازم.در فیلم مستند «علامه جعفری» هم همین رویکرد را داشتم. من، انسان‌محور هستم و قصه انسان‌ها را دنبال می‌کنم. بخت خوبی داشتم که توانستم به سراغ قصه زندگی این دو بزرگوار بروم. خانواده محترم امام، با من همکاری خیلی‌خوبی داشتند. حضور حاج‌حسن‌آقا، خیلی مفید بود. ایشان پشت این فیلم، خیلی محکم ایستادند. یار خوبی برای شکل‌گیری این فیلم بودند. 
در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، به جز این شخصیت، آدم‌ها یا اتفاقات دیگری هستند که بشود درباره‌شان مستند ساخت؟
در اوایل انقلاب، شخصیت‌های مهمی داشتیم که درباره‌شان می‌شود مفصل کار کرد. وقتی بخواهیم درباره شخص، قصه تعریف کنیم، تاریخ آن زمان، روایت می‌شود. مسئله، فقط خود شخص نیست. در ساخت فیلم‌های مربوط به تاریخ انقلاب، کم‌کاری کرده‌ایم. اینکه بخواهیم فقط به شخص بپردازیم، درست نیست. شخص موردنظر، درباره دوره تاریخی خودش حرف می‌زند. خیلی از شخصیت‌ها شهید شده‌اند یا الان کهنسال هستند. این شخصیت‌ها خیلی جای کار دارند. سینمای داستانی، خیلی تاریخ‌گو نیست و مستند، در روایت تاریخ، جایگاه و کارکرد بهتری دارد.
در بین شخصیت‌هایی که نشان می‌دهید، همسر حاج‌آقا مصطفی هم سوژه خوبی به نظر می‌رسند.قصد ندارید به صورت مستقل، درباره این شخصیت فیلمی بسازید؟
ایشان خودشان تاریخ شفاهی مهمی هستند. مسلما این فیلم می‌تواند در چندین بخش ساخته شود. من بعد از تحقیق، این مسیر را برای کار انتخاب کردم. خانوم حاج‌آقا مصطفی، اطلاعات تاریخی بسیارخوبی دارد. البته این افراد، بسیارسخت جلوی دوربین آمدند. من به آنها گفتم که مصاحبه‌گر نیستم و می‌خواهم با شما درددل کنم. در تحقیق، به دغدغه‌هایی رسیده‌ام و الان امیدوارم که شما به من اعتماد کنید. خانوم حاج‌آقا مصطفی، وقتی دیدند که مصاحبه‌ای در کار نیست، استقبال کردند. این مسیر را جلو رفتیم و به عروس دوم ایشان رسیدیم. برای همین هم من در زمان برگزاری سینما حقیقت، اعلام کردم که فیلم من، ناقص است و هنوز تکمیل نشده. چون هنوز با خانم دکتر فاطمه طباطبایی، مصاحبه نکرده بودیم. بعد از جشنواره حقیقت، مجددا فیلمبرداری داشتیم. تا 16 روز پیش، هنوز روی فیلم، کار می‌کردیم. ساخت این فیلم مستند، بیشتر از سه‌سال طول کشید.