printlogo


مروری بر کتاب استبداد اجتماعی

  کتاب «استبداد اجتماعی» نوشته فردیناند ایبل، مدرس اقتصاد سیاسی در کالج کینگز لندن، یکی از آثار مهم دهه اخیر در حوزه توسعه و اقتصاد سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقاست. 
ایبل تلاش می‌کند پاسخی روشن به پرسشی ارائه دهد که سال‌ها پژوهشگران و سیاستگذاران را سردرگم کرده است: چرا دولت‌های رفاه گسترده و گاهی بسیار سخاوتمندانه در این منطقه، به جای دموکراسی، استبداد را تثبیت و گاهی تشدید کرده‌اند؟ نویسنده مفهوم «استبداد اجتماعی» را به عنوان جایگزینی برای نظریه کلاسیک دولت رانتیر معرفی می‌کند. او توضیح می‌دهد که منابع هنگفت نفت و گاز، همراه با موقعیت ژئوپلیتیک، دولت‌ها را از وابستگی به جامعه آزاد کرده است.  وقتی دولت نیازی به مالیات گرفتن ندارد، می‌تواند با توزیع گزینشی رفاه، شهروندان را به گروهی از افراد وابسته و کم‌قدرت تبدیل کند.  در این چارچوب، شهروندان «مستفیض» می‌شوند: حق دریافت دارند اما حق مطالبه، اعتراض یا سازمان‌دهی ندارند. نتیجه این می‌شود که دولت‌ها پاسخگو نیستند و استبداد تثبیت می‌شود. ایبل تأکید می‌کند که استبداد تنها محدود به کنترل سیاسی و سرکوب مخالفان نیست، بلکه مدیریت دقیق شبکه‌های اجتماعی و اقتصادی نیز جزئی از آن است.  کتاب به بررسی دولت رفاه در تونس و مصر می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه درآمدهای نفتی به جای ارتقای عدالت اجتماعی و توسعه متوازن، به تقویت نهادهای قدرت و دوام رژیم‌ها کمک کرده‌اند.  دولت رفاه در این کشورها بیشتر ابزاری سیاسی است تا اقتصادی، ابزاری برای کنترل و حفظ موقعیت حاکمان، و نه ارتقای رفاه واقعی همه شهروندان. این کتاب علاوه بر تحلیل اقتصادی، نقش رسانه‌ها، فناوری و فرهنگ را در شکل‌دهی افکار عمومی و آزادی‌های فردی نیز بررسی می‌کند.  ایبل نقدی جدی بر مدل‌های سنتی توسعه اقتصادی ارائه می‌دهد که رفاه را صرفاً نتیجه رشد اقتصادی می‌دانند و تاثیرات ساختار قدرت و توزیع منابع را نادیده می‌گیرند.