printlogo


هنر؛ زبان قدرتمند هنرمندان معلول
در دنیای امروز؛ جایی که هنر مرز نمی‌شناسد و خلاقیت برای هر فرد فرصتی است تا صدای درونی خود را به جهان برساند، گروه هنری «تاب» گامی نو و تأثیرگذار در مسیر توانمندسازی هنرمندان معلول برداشته است. این گروه، با ابتکار عمل جمعی از هنرمندان تجسمی و صنایع‌دستی دارای معلولیت، قصد دارد فضایی امن و مستقل برای هنرمندان معلول ایجاد کند تا آثار آنان از سایه‌ها به روشنی بیرون آمده و به جامعه معرفی شود. هدف این گروه نه‌تنها شناسایی و تکریم هنرمندان نخبه، بلکه حمایت مداوم از آنان در مسیر فعالیت‌های هنری است. نخستین نمایشگاه گروه «تاب»، که در روزهای ششم و هفتم آذرماه ۱۴۰۴، همزمان با روز جهانی معلولان، در گالری «شیوا قلم» برگزار شد، گواهی بر تلاش‌های بی‌وقفه این هنرمندان است. در این رویداد، آثاری از ۶۰ هنرمند معلول، ۱۰ قربانی اسیدپاشی و ۲۰ استاد هنرمند کشور به نمایش درآمد. نمایشگاه «تاب» به محلی تبدیل شد که هنرمندان معلول نه تنها آثار خود، بلکه داستان‌های زندگی، مقاومت و امیدشان را به نمایش گذاشتند. علی کرمی‌کبیر، هنرمند معلول و بنیان‌گذار گروه «تاب»، در سخنانی شجاعانه بر لزوم ایجاد تشکل‌های مستقل برای هنرمندان معلول تأکید کرد و بر اهمیت داده‌محوری در توانمندسازی این گروه‌ها پرداخت. او بر این باور است که تنها با چنین اقداماتی می‌توان به شکل مؤثر از دغدغه‌ها و نیازهای این قشر حمایت کرد و آن‌ها را در مسیر دیده شدن و توانمندسازی قرار داد.

هنر به مثابه فریاد مقاومت
در فروردین ماه سال ۱۳۹۱، زندگی محسن مرتضوی، هنرمند و رئیس انجمن حمایت از حقوق قربانیان اسیدپاشی، در پی حمله‌ای هولناک تغییر کرد. حمله نظافتچی اداره با اسید و ضربات 19گانه چاقو، برای همیشه جسم و روح او را دگرگون ساخت. شش ماه در کما و بیهوشی به سر برد، اما زمانی که به هوش آمد، با جسمی سوخته و چهره‌ای تغییر یافته روبه‌رو شد که ۸۵ درصد آن دچار سوختگی شده بود. این سوختگی، نه‌تنها جسم او را از کار انداخت، بلکه زندگی‌اش را به مسیری جدید هدایت کرد؛ مسیری که به گفته خود او، تولد «محسن دیگری» بود.
مرتضوی با اشاره به پیشینه هنری خود، از تحول درونی‌اش پس از حمله اسیدپاشی گفت: «بعد از حمله اسیدپاشی، رنگ آثارم تغییر کرد. هنر تبدیل به صدای من شد. با آثارم حرف می‌زنم، می‌خواهم بگویم که من هنوز زنده‌ام، من هنوز هویتم را دارم، من هنوز در این دنیا جایگاهی دارم.» این سخنان در حالی بیان می‌شود که محسن مرتضوی دیگر مانند گذشته نمی‌تواند با نگاه یا زبان خود دنیا را درک کند، بلکه تنها با هنر است که می‌تواند دردی را که در دل دارد، بیان کند.
او تأکید کرد که هنر برای او تنها یک ابزار نیست، بلکه درمانی برای روح و جسم اوست. «هنر برای من درمان است. شاعر با شعرش، خبرنگار با خبرش و من با مجسمه‌ها و نقاشی‌هایم.» هنر، در واقع برای محسن مرتضوی، نه تنها وسیله‌ای برای بیان خود، بلکه ابزاری برای ترمیم زخم‌های عمیق روحی و جسمی‌اش شده بود. به گفته او، «هنر نه‌‎تنها صدای من بود، بلکه باعث شد که حالم بهتر شود و وقتی حالم خوب شد، با آن دردهایم را بیان کردم.»
آثار مرتضوی، همچون آینه‌ای از زندگی و درونیاتش، همواره آمیخته با درد و رنج است. «اگر بخواهیم درمان شویم، باید درد و رنج‌مان را نشان دهیم. همان‌طور که وقتی نزد پزشک می‌رویم، باید زخم‌مان را نشان دهیم تا درمان صورت گیرد، ما هم دردهای‌مان را با زبان هنر به دیگران نشان می‌دهیم.» این هنرمند، در آثار خود، نه‌تنها از شکنجه جسمانی، بلکه از رنج‌های روانی و اجتماعی ناشی از خشونت‌های جامعه سخن می‌گوید.
هنر؛ مقاومتی در برابر محدودیت‌ها

زندگی هنرمندان معلول، برخلاف آنچه بسیاری از افراد تصور می‌کنند، مملو از چالش‌های عمیق است که آن‌ها را به مسیرهایی متفاوت از سایرین هدایت می‌کند. آرزو هاشمی‌نژاد و سید مهدی موسوی، دو هنرمند برجسته گروه هنری «تاب»، زندگی خود را به عنوان مقاومت در برابر محدودیت‌ها و فرصت‌هایی برای خلق آثار هنری متفاوت می‌بینند. این هنرمندان به رغم رنج‌های جسمی و روانی، از هنر به عنوان ابزاری برای بیان احساسات و همچنین تغییر نگرش‌های اجتماعی بهره می‌برند.
آرزو هاشمی‌نژاد، هنرمند قربانی اسیدپاشی و یکی از صاحب‌اثرهای نمایشگاه گروه هنری «تاب»، زندگی روزمره افراد دارای معلولیت را به عنوان نوعی مقاومت و اراده برای ادامه زندگی توصیف می‌کند. او به این نکته اشاره دارد که در سن 9 سالگی با انجمن «احقا» آشنا شده است. این انجمن به او کمک کرد تا با شرایط جدید خود کنار بیاید. در ابتدا، مواجهه با این شرایط برای او دشوار بود، اما با گذشت زمان و حضور در انجمن، نگرش و رویکردش به زندگی تغییر کرد. هاشمی‌نژاد اکنون نه‌تنها به دیگران کمک می‌کند، بلکه آرزو دارد که از تجربیات خود برای بهبود وضعیت افراد دیگر استفاده کند.
سید مهدی موسوی، هنرمند معرق‌کار و یکی از اعضای هیأت مدیره گروه «تاب»، دیدگاه متفاوتی نسبت به محدودیت‌ها دارد. او محدودیت‌های خود را نه به عنوان موانع، بلکه به عنوان فرصت‌هایی برای رشد و خلاقیت می‌بیند. موسوی تأکید می‌کند که در زمان خلق آثار هنری‌اش، به هیچ‌وجه به معلولیت خود فکر نمی‌کند. او تنها به خلق اثر و تلاش برای ایجاد چیزی منحصر به فرد متمرکز است. به اعتقاد موسوی، هنر وسیله‌ای است برای بیان آنچه در درون انسان است؛ چیزی که شاید نتوان با کلمات بیان کرد. او همچنین تأکید دارد که هنرمند باید همیشه خلاق و نوآور باشد و از قوانین دیکته‌شده عبور کند.
موسوی همچنین معتقد است که کیفیت آثار هنری می‌تواند تأثیر زیادی بر دیدگاه جامعه نسبت به هنرمندان معلول داشته باشد. او می‌گوید زمانی که یک اثر هنری قوی و خلاقانه باشد، دیگر معلولیت هنرمند به حاشیه می‌رود و آنچه مهم می‌شود، زیبایی و کیفیت اثر است. به این ترتیب، هنرمند قادر است که با خلق آثار ماندگار توجه مخاطبان را جلب کند؛ بدون اینکه معلولیت او موضوعیت داشته باشد. موسوی همچنین از دشواری‌های هنرمندان معلول در جامعه سخن می‌گوید. یکی از چالش‌های عمده آن‌ها دسترسی‌پذیری است. به گفته او، کشور باید برای افراد دارای معلولیت به‌طور جامع و واقعی دسترسی‌پذیر باشد. همچنین موسوی از فقدان پلتفرم‌های مناسب برای فروش آثار هنری هنرمندان معلول در داخل و خارج از کشور ابراز تأسف می‌کند. او همچنین به فقدان حمایت‌های کافی از سوی نهادهای دولتی و فرهنگی اشاره کرده و از عدم اجرای صحیح قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت انتقاد می‌کند. با وجود این مشکلات، موسوی به ابتکارات اخیر اشاره دارد که در آن‌ها هنرمندان معلول به خودی خود پیشگام شده‌اند. او معتقد است که این نمایشگاه‌ها و بازارچه‌ها فرصتی است برای دیده شدن هنر پیشرو و خلاقانه هنرمندان معلول، بدون آنکه فقط به دلیل معلولیت‌شان به آنها توجه شود. در نهایت، موسوی تأکید دارد که برای پیشرفت و موفقیت هنرمندان معلول، باید تلاش کرد تا بسترهایی برای خلق و فروش آثار هنری فراهم شود. تنها در این صورت است که هنرمندان معلول می‌توانند در جامعه به عنوان هنرمندان واقعی شناخته شوند و دیگر محدودیت‌ها مانع پیشرفت آن‌ها نخواهد بود.  مقاومت محسن مرتضوی تنها به عرصه هنر محدود نمی‌شود. او در تلاش است تا در هر لحظه از زندگی، شجاعانه در برابر نگاهی که او و امثال او را نادیده می‌گیرد، بایستد و توانمندی‌های‌شان را به جهان معرفی کند. این مقاومت، همچنان ادامه دارد و تلاش برای درک و پذیرش جامعه از هنرمندان معلول، هر روز پرچمدار عزت و هویت انسانی آنان می‌شود.

محدودیت، مانع خلق هنر نیست
زینب صابری، هنرمند صاحب اثر در نمایشگاه گروه هنری «تاب»، داستان زندگی خود را از پس یک سانحه تصادف که او را به معلولیت کشاند، به گونه‌ای روایت می‌کند که هر جمله‌اش سرشار از اراده و امید است. او که روزگاری کوهنورد و سنگ‌نورد بود، روزی با از دست دادن سلامت جسمی خود روبه‌‎رو شد و این تغییر ناگهانی، چالشی بزرگ برایش به شمار می‌آمد. در ابتدا، پذیرفتن این حقیقت که دیگر قادر به انجام بسیاری از کارهایی که پیش از آن انجام می‌داد نبود، برای او امری غیرقابل باور و دشوار بود. صابری با شرح فرایند پذیرش معلولیت خود، بیان می‌کند که به تدریج تلاش کرد تا این وضعیت را بپذیرد و زندگی خود را ادامه دهد. با وجود نگاه‌ها و واکنش‌های گاه دشوار مردم، در نهایت تصمیم گرفت به جای شکستن، به راه خود ادامه دهد. برای او محدودیت‌های جسمی هیچ‌گاه نتواسته‌اند مانعی بر خلق هنر باشند. 
لزوم توجه به گروه‌های خاص
علی ربیعی، عضو هیأت مدیره انجمن علمی ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، در حاشیه بازدید از نمایشگاه گروه «تاب»، بر لزوم توجه به گروه‌های خاص، به ویژه هنرمندان دارای معلولیت و اهمیت تقویت نهادهای مدنی در جامعه تأکید کرد. او تأکید کرد: «در این هفته که به عنوان هفته علوم اجتماعی برای جهانی دیگر و صدای گروه‌های بی‌صدا برنامه‌ریزی شده، وظیفه ما این است که به جمع این افراد بپیوندیم و آن‌ها را بشنویم و فرایندهایی که پیش رویشان است را تسهیل کنیم.» ربیعی با اشاره به آثار هنری نمایشگاه «تاب»، معتقد است که این آثار علاوه بر آنکه دستاوردهای هنری هستند، نمایانگر آرزوها، امیدها و نگاهی خاص به جهان هستند. او این آثار را محصول عاطفه معصوم‌ترین انسان‌ها دانسته و آن‌ها را همچون چراغی برای روشن کردن دنیای تاریک محدودیت‌ها و چالش‌ها معرفی کرد. ربیعی همچنین به کم‌توجهی در سیاست‌گذاری‌ها نسبت به گروه‌های خاص و افراد دارای معلولیت اشاره کرد و گفت: «هنگامی که از مردم صحبت می‌کنیم، باید توجه بیشتری به گروه‌های مختلفی مانند افراد دارای معلولیت، قربانیان اسیدپاشی و دیگر اقشار حاشیه‌نشین داشته باشیم. صدای این گروه‌ها در فضای عمومی به اندازه کافی شنیده نمی‌شود.» او بر اهمیت دیده شدن هنرمندان دارای معلولیت تأکید کرد و افزود: «بحث فقط فروش آثار هنری نیست، بلکه در درجه اول، این هنرمندان باید دیده شوند و توانمندی‌هایشان شناخته شود.» او در ادامه، به برنامه دولت برای توانمندسازی نهادهای مدنی اشاره کرد و اظهار داشت: «برنامه‌ای برای شکل‌گیری و ارتقاء نهادهای مدنی داریم. در این راستا، تسهیل فرآیند صدور مجوز و حمایت از فعالیت‌های این نهادها در کمیسیون فرهنگی-اجتماعی دولت در حال پیگیری است.» ربیعی در نهایت با انتقاد از بی‌مهری به ظرفیت هنر در سیاست‌گذاری‌ها گفت: «هنر زمانی به اوج خود می‌رسد که با آزادی همراه شود و به درستی در سیاست‌گذاری‌ها گنجانده شود.»