صنعت کاغذ وابسته به واردات
ابوالفضل روغنی گلپایگانی رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ
در سالهای اخیر، صنعت کاغذ و محصولات چاپی در ایران با وجود نوسانهای اقتصادی و چالشهای متعدد، توانسته جایگاه خود را در چرخه آموزشی، فرهنگی و صنعتی کشور حفظ کند. تقاضای گسترده برای کتابهای درسی و نوشتافزار، اهمیت این صنعت را دوچندان کرده و نشان میدهد که استمرار تولید کاغذ تحریر و مواد مرتبط، نیازمند برنامهریزی دقیق و حمایت مؤثر دولت است. با این حال، تولید این کالا همواره با موانع جدی روبرو بوده است و مسیر آن را میتوان داستانی پرغصه توصیف کرد.
کارخانههای داخلی، از جمله کارخانه مازندران، با وجود ظرفیت تولید مناسب، در گذشته با مشکلات متعدد مواجه بودهاند. اصلیترین مانع، تخصیص ارز ارزان برای واردات بود که رقابت را برای تولیدکنندگان داخلی دشوار میکرد. هرچند در سالهای اخیر استقبال مصرفکنندگان و بازار داخلی از کاغذ ایرانی افزایش یافته و کیفیت محصول نیز رضایتبخش است، اما وزارتخانههای ارشاد و صمت هنوز ورود جدی برای حل مشکلات این صنعت نداشتهاند. قطعیهای مکرر برق و گاز نیز تولید را با وقفه مواجه میکند و مانع تحقق تولید پیوسته و منظم میشود.
همچنین انتظار برخی از فعالان بازار، برای عرضه کاغذ داخلی با پایینترین قیمت ممکن، با واقعیتهای اقتصادی تناقض دارد. هزینههای تولید و واردات مواد اولیه تابع قیمتهای جهانی است و این کالا از ارز ارزانتر از سایر تولیدات بهرهمند نشده است. در شرایط فعلی، تولید کاغذ تحریر وضعیت مناسبی ندارد و محدودیتهای مالی آموزش و پرورش، که در گذشته خریدار عمده کاغذ داخلی بود، بازار این محصول را دشوارتر کرده است. تأمین مالی واحدهای تولیدی، پیششرط حفظ تولید و جلوگیری از مشکلات گستردهتر است. تأثیر این وضعیت، علاوه بر کتابهای درسی امسال، بیشتر بر تولید کتب درسی سال آینده و نیز بازار دفتر مشق و کتابهای کمکآموزشی خواهد بود.
برآوردها نشان میدهد نیاز واقعی کشور به کاغذ تحریر سالانه ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار تن است، در حالی که واردات حدود ۲۷۰ تا ۳۰۰ هزار تن است و بخشی از منابع کشور را هدر میدهد. تولید داخلی در بهترین شرایط بین ۶۰ تا ۷۰ هزار تن است و با حمایت دولت میتواند تا ۴۰ درصد نیاز کشور را تأمین کند، مابقی نیاز از طریق واردات برطرف میشود. وابستگی به مواد اولیه وارداتی، به ویژه در فرایند پوششدهی کاغذ که کیفیت فیزیکی و بصری محصول را ارتقا میدهد، مشکل اصلی صنعت است. نبود تخصیص ارز برای واردات این مواد، تولید داخلی را با افت مواجه کرده و بخش مهمی از امکانات تولید همچنان وارداتی باقی مانده است.
در مجموع، صنعت کاغذ ایران با وجود ظرفیتها و کیفیت محصولات داخلی، نیازمند حمایت جدی و سیاستگذاری هوشمندانه است. تأمین مالی، تخصیص منطقی ارز و توجه وزارتخانههای مرتبط، میتواند سهم تولیدکنندگان داخلی را افزایش داده و وابستگی کامل به واردات را کاهش دهد، امنیت بازار و استمرار تولید را تضمین کند.