یادداشت
به آرمانهای اولیه انقلاب برگردیم
حسین حبیبی - دبیر کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران
انقلاب اسلامی ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ایران به رهبری امام خمینی (ره)، تنها دگرگونی یک نظام سیاسی نبود، بلکه جایگزینی یک فرهنگ و بینش مبتنی بر نگرشهای مذهبی و عدالتخواهانه بود که حکومت، سیاست، اقتصاد و امور فرهنگیاش، قرار بود بر اساس آن پیریزی شود. در این بین، کارگران به عنوان کسانی که بیشترین ظلم و ستمها در حقشان روا شده بود، همچون دیگر اقشار مردم، بهطور جدی وارد کارزار انقلاب شدند و عملا با شرکت در راهپیمایی ها و اعتصابات -مانند اعتصاب کارگران و کارکنان پالایشگاه نفت آبادان که شاهرگ حیاتی حکومت پهلوی بود- منجر به قطعشدن ۶۰۰ هزار بشکه نفت تولیدی در روز شدند و ضربه سهمگین و هولناکی به حکومت پهلوی وارد کردند که نتیجه آن، فلجشدن اقتصاد و سقوط حکومت آنها بود. امام خمینی (ره) در پیامی فرمودند: «اگرچه همه اقشار ملت، نهضت را همراهی کردند، لکن بعضی اقشار، یک ویژگی خاصی داشتند و از آن جمله، کارکنان و کارمندان صنعت نفت بودند؛ آنها در مقامی بودند که شریان اجانب، به دست آنها بود؛ شریان حیات منحوس پهلوی، در دست آنها بود؛ اعتصاب آنها، یک ویژگی خاصی داشت و همراهی آنها با نهضت، یک خصوصیت بیشتر داشت و از این جهت، ما به آنها بیشتر از سایر اقشار ارج میگذاریم و تشکر میکنیم. شما برادران بودید که با اعتصابات خود، در مقابل رژیم طاغوتی ایستادید و نهضت را پیش بردید و اسلام را تقویت کردید. من باید از شما تشکر کنم.»، و در پیامی دیگر میفرمایند: «حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر است و چرخ عظیم جوامع بشری، با دست توانای کارگران، در حرکت و چرخش است.»پیام امام خمینی (ره) بیانگر آن است که کارگران، موتور محرکه اقتصاد و ایجادکننده حرکتهای مستمر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند و همین که کارگران وارد کارزار انقلاب شدند، حکومت پهلوی در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار گرفت و حالا ۳۹ سال از آن روزها میگذرد و کارگرانی که به گفته مقام معظم رهبری، ستون فقرات جامعه هستند و مردم و نظام به آنها تکیه کرده است، وضعیت مناسبی ندارند. گاهی مورد ظلم و بیعدالتی قرار میگیرند و متاسفانه با وجود داشتن فرهنگ و بینش و قانون مترقی و حیاتبخش اسلامی و قانون اساسی و قانون کار، فشارهای زیادی را متحمل میشوند. گاهی حقوق کارگر مورد هجمه قرار میگیرد و نه تنها با حقوق صنفی کارگران مخالفت میشود و حقوقی چون برگزاری تجمعات قانونی و پیگیری مطالبات برحقشان از آنها سلب میشود، بلکه گاهی مانع از این میشوند که کارگران از طریق راهکارها، روشها و ابزارهای قانونی، به حقوق اجتماعی خود نائل شوند و در این مسیر، بهانههایی همچون پایینبودن بهرهوری را مطرح میکنند؛ گویی برخیها میخواهند نیروی کار ایرانی را به رایگان در اختیار داشته باشند که این موضوع با چرایی و علت وقوع انقلاب اسلامی ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و قانون اساسی، در تضاد شدید است. درحالی که کارگران، صاحبان اصلی انقلاب و نظام نوپای اسلامی هستند، انتظار داشته و دارند که همچنان ایفاگر نقش اصلی و کلیدی در کلیه فعالیتهای حوزه کار و تولید و اقتصاد باشند. متقابلا نیز بتوانند از دسترنج خود، ارتزاقی عادلانه داشته باشند. کارگر ایرانی امروز بیشتر از هر روز، به امنیت شغلی -یعنی داشتن شغل پایدار و دستمزد مبتنی بر سبد معیشت و قدرت خرید- حق داشتن تشکل کارگری قدرتمند و مستقل و تامیناجتماعی فعال و اثربخش نیاز دارد تا بتواند همچون گذشته که در پیروزی انقلاب اسلامی، نقش بیبدیلی داشت، اینبار نیز در سازندگی و استحکام پایههای نظام اجتماعی کشور، نقشآفرینی کند. واقعیت این است که اگر خواستههای قانونی کارگر موردتوجه و اجابت قرار نگیرد، زنگ خطرها برای آینده به صدا درخواهد آمد. پس شایسته است مسئولان کشور به این امر مهم توجه داشته باشند و کارگران و نقشآفرینی آنها را درک کرده و همراه خود کنند.