یارانههای نقدی و مصرف خانوارهای کمدرآمد
در سالهای اخیر، یارانههای نقدی به یکی از اصلیترین ابزارهای دولت در جهت حمایت از اقشار آسیبپذیر تبدیل شده است. با این حال، با گذشت بیش از یک دهه از اجرای این سیاست، بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که پرداخت یارانههای نقدی به شیوه کنونی تأثیر چندانی در کاهش فقر و بهبود معیشت دهکهای پایین جامعه ندارد. اخیراً نیز دولت اقدام به حذف یارانه سه دهک پردرآمد کرده که این تصمیم خود موجب داغ شدن بحثها در مورد کارآمدی و عدالت این نوع حمایتها شده است.
از حمایت عمومی تا اتلاف منابع
یکی از اصلیترین انتقادهایی که به نظام پرداخت یارانههای نقدی وارد است، پرداخت آن بهصورت همگانی و دائمی است. بسیاری از صاحبنظران اقتصادی بر این عقیدهاند که پرداخت یارانه باید بهصورت زماندار و مشروط باشد. هدف اصلی از نظام حمایتی، خارج کردن افراد از چتر حمایت است؛ نه اینکه آنها را در فقر و وابستگی دائمی به یارانهها نگه دارد. در واقع، یارانههای نقدی که بهصورت عمومی به همه افراد پرداخت میشود، کمترین تأثیر را در کاهش فقر واقعی و حمایت از اقشار نیازمند دارند. به عبارت دیگر، حمایتهای دولتی باید بر اساس اصول عدالت اجتماعی و بر مبنای آزمون وسع انجام شود. به این معنا که تنها خانوارهایی که در وضعیت اقتصادی دشوار قرار دارند، از حمایتهای بیشتر و هدفمندتری بهرهمند شوند. در گذشته، یارانههای نقدی بهویژه در سالهای ابتدایی تأثیرات مثبتی در کاهش نابرابریها و بهبود وضعیت معیشتی فقرا داشت، اما عدم شناسایی دقیق گروههای هدف و پراکنده بودن منابع باعث شده بسیاری از یارانهها به افراد پردرآمد نیز تعلق گیرد و در نتیجه، منابع در جهت اشتباه مصرف شوند.
اثرات منفی پرداخت یارانههای نقدی
یکی دیگر از مشکلات عمدهای که در روند پرداخت یارانههای نقدی دیده میشود، کاهش تأثیرگذاری آنها بر رفاه خانوارها است. در ابتدا، پرداخت یارانههای نقدی برای کمک به تغذیه، بهداشت و تحصیلات خانوارهای کمدرآمد در نظر گرفته شده بود، اما به دلیل افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی، این یارانهها به تدریج ارزش خود را از دست دادند. شواهد نشان میدهند امروز یارانههای نقدی تنها 3 درصد از متوسط درآمد خانوارها را تشکیل میدهند، در حالی که در سالهای اول اجرای برنامه هدفمندی یارانهها این رقم بیش از 25 درصد بود.
این کاهش ارزش یارانهها موجب شده کمکهای نقدی حتی نتوانند نیازهای اساسی خانوارها را تأمین کنند. به علاوه، این یارانهها بهجای اینکه صرف سرمایهگذاری در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی خانوارها شود، عمدتاً به رفع نیازهای روزمره و مصرفی اختصاص مییابد. این موضوع نهتنها فقر را کاهش نداده، بلکه موجب افزایش وابستگی مردم به دولت شده و از خودکفایی و اشتغالزایی در جامعه جلوگیری کرده است.