printlogo


مدرسه‌ای که آرامش می‌آورد
فاطمه تیموری مدیر سابق بخش مددکاری کیانا

در مؤسسه کیانا، هر کودک حامل داستانی است؛ قصه‌هایی که گاه تلخ و گاه آمیخته به امیدند و هر کدامشان دریچه‌ای به واقعیت‌های دشوار زندگی کودکان کار و محروم باز می‌کند. مسئولیت ما به عنوان مددکاران، در برابر این داستان‌ها سنگین و بی‌وقفه است. چندی پیش، موردی من را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد: کودکی هفت ساله افغانستانی که پدرش ناشنوا و ناتوان در تکلم بود و بارها مورد خشونت خانگی قرار گرفته بود. آثار این خشونت فقط در بدنش نمایان نبود بلکه رفتار او را نیز شکل می‌داد. بارها دیده بودم که کودک تلاش کرده خود را از پنجره به بیرون پرتاب کند. این کودک همراه خواهر چهارده ساله‌اش به مؤسسه می‌آمد و روزمرگی‌هایشان، تصویری از اضطراب و ترس در دل کودکی کوچک ایجاد کرده بود.
 روزی متوجه کبودی زیر چشم خواهرش شدم و دریافتیم که بار دیگر قربانی خشونت پدر شده است. طبق وظیفه قانونی، موضوع را به اورژانس اجتماعی گزارش کردم، اما خطوط تماس در دسترس نبود و پیگیری‌ها زمان‌بر شد. نهایتاً گزارش در سامانه ۱۲۳ ثبت شد و کارکنان اورژانس اجتماعی به مؤسسه آمدند؛ اما به دلیل نبود آثار ضرب و شتم در لحظه و غیاب والدین، اقدامی عملی صورت نگرفت و پرونده به تیم سیار ارجاع شد. تهدید پدر به رد مرز کردن، تنها کودکان را ترساند و هیچ تغییری ایجاد نکرد. 
پس از مدتی، مادر خانواده قربانی خشونت شدیدتری شد و بار دیگر تماس کودکان با شماره اضطراری بی‌نتیجه ماند. ما مادر را به بیمارستان رساندیم و با هماهنگی همکاران، تصمیم گرفتیم خودمان وارد عمل شویم. پدر خانواده به صورت آنلاین نزد روانپزشک ویزیت شد و درمان دارویی آغاز گردید. تغییرات رفتاری او به مرور مشهود شد و کودکان توانستند دوباره در محیطی نسبی آرامش پیدا کنند؛ کودکانی که پیش‌تر قربانی کتک و تحقیر بودند، حالا می‌توانستند در آغوش پدر بنشینند و حس امنیت نسبی تجربه کنند.
 مسئولیت ما در برابر کودکان در معرض آسیب، مستمر و جدی است. تجربه ما نشان داده حتی حضور یک مددکار آگاه و پیگیری مستمر می‌تواند مسیر زندگی یک کودک را تغییر دهد. ما از نهادهای رسمی مانند بهزیستی درخواست داریم که حساسیت و پیگیری حداکثری را سرلوحه کار خود قرار دهند و میان کودکان تبعیض قائل نشوند؛ فارغ از ملیت، نژاد یا وضعیت اقامت قانونی. اجرای کامل اصول پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، و توجه به اثر هر مداخله بر سرنوشت کودک، ضروری است. این تجربه یادآوری می‌کند که کوچک‌ترین اقدام و پیگیری جدی می‌تواند امید را به دل کودکان بازگرداند و ترس را از زندگی آنان زدوده و آنها را به سوی آینده‌ای روشن هدایت کند.