توجهی به نمایشگاه عکسهای «ایرج افشار»
روایتِ پیوستگیِ فرهنگ و جغرافیا
ایرج افشار زایدالوصف شیفتۀ ایران بود. بندبند وجودش برای ذرهذرۀ خاک وطن میتپید. فقط ایرانشناس نبود که یک ایرانگرد و به قول عبدالرحمن عمادی یک «ایرانجو»ی تمامعیار بود. اصلاً با همین «گلگشت در وطن»ش ایران را به ما شناساند زیرا سفرنامههایش را با نگاه وطنخواهی مینوشت. هرجای میهن که میرفت، از بیراهه میرفت و به دیده کشف. ناشناختهها و کمترشناختهشدهها را برمیرسید و میپژوهید و همین هم نوشتهجاتش را طرفه و تازه نگاه داشته است، حتی تا همین امروز و اکنون.
ایرج افشار عکسهای فراوانی از ایران دارد که ثمرۀ سفرهای میدانی او در جایجای ایران است؛ دوربینی که برای او نقشِ «دفترِ ثبتِ میدانی» داشت: از بناهای تاریخی و کتیبهها تا بافت شهرها و مناظر طبیعی. این قابها نه صرفاً «سوژه»، که شیوۀ دیدنِ یک ایرانشناس را نشان میدهند: دقت در جزئیات، ثبتِ نسبتِ متن و مکان، و روایتِ پیوستگیِ فرهنگ و جغرافیا. در کنار این، آرشیو او که جملگی در گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار، سپرده به مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی محفوظ است و شامل نامهها، گزارشها و یادداشتهای مرتبط با کار پزوهشی اوست، اسنادی هستند که به فهم زمینههای تولید همین تصاویر و شیوۀ ساماندهی گنجینه کمک میکند. این مجموعه بهواسطۀ کثرتِ عکسها و نامهها شناخته میشود و در میان اجزای آن، نقشههای جغرافیایی ایران نیز نگاه میدانی و راهبرد مستندسازی او را تأیید میکند. و نمایشگاه منتخبی از عکسها و اسناد گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار به مناسبت یکصدمین زادروز او در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به روی دیوار رفت و نمایش داده شد، دعوتی بود به دیدن ایران؛ هم بهمثابۀ متن و هم بهمنزلۀ مکان.
نمایشگاه «ایران را چرا باید دوست داشت؟»
منتخبی از عکسها و اسناد گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
16 تا 23 مهر ۱۴۰۴
نگارخانه و کتابفروشی بنیاد موقوفات افشار