با اختلال دوقطبی آشنا شوید!
اختلال دوقطبی یکی از پیچیدهترین اختلالات روانی است که با نوسان شدید میان دو قطب خلقوخو یعنی افسردگی و شیدایی شناخته میشود. در این بیماری، فرد ممکن است در دورهای احساس اندوه، بیانگیزگی و ناامیدی شدید داشته باشد و در دورهای دیگر سرشار از انرژی، هیجان و اعتمادبهنفس بیش از اندازه باشد. این نوسانهای تند و گاه غیرقابلپیشبینی، زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی مبتلایان را مختل میکند و بدون درمان، میتواند به پیامدهای جدی از جمله خودکشی بینجامد. اختلال دوقطبی معمولاً در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز میشود و ماهیتی عودکننده دارد. در بسیاری از موارد، نخستین نشانهها با دورهای از افسردگی ظاهر میشوند و ممکن است سالها بعد، مرحله شیدایی بروز کند. طول و شدت این چرخهها از فردی به فرد دیگر متفاوت است و میتواند از چند روز تا چند ماه ادامه یابد. در دوره شیدایی، فرد پرحرف، برونگرا و سرشار از انرژی است، خواب کمتری نیاز دارد و احساس میکند توان انجام هر کاری را دارد. در عین حال، ممکن است به رفتارهای پرخطر مانند خرجکردن بیمحابا، سوءمصرف مواد یا تصمیمگیریهای نسنجیده کشیده شود. گاه همین دورهها در ظاهر با خلاقیت و بهرهوری بالا همراه است، اما با شدت یافتن، میتواند کنترل رفتار را از فرد سلب کند. در مقابل، دوره افسردگی با احساس غم عمیق، ازدستدادن علاقه به فعالیتهای روزمره، اختلال در تمرکز، تغییر در الگوی خواب و حتی افکار خودکشی مشخص میشود.
خطر خودکشی در میان مبتلایان به اختلال دوقطبی بسیار بالاست. پژوهشها نشان میدهد حدود یکچهارم این بیماران در طول زندگی خود اقدام به خودکشی میکنند و از هر ده نفر مبتلا، یک نفر جانش را از این طریق از دست میدهد. در دورههای شیدایی شدید، فرد ممکن است بهکلی از وضعیت غیرعادی خود بیخبر باشد و رفتارهایی انجام دهد که برای خود یا دیگران خطرناک است. در چنین شرایطی، بستریشدن در بیمارستان روانپزشکی برای کنترل وضعیت و جلوگیری از آسیب ضروری است. تشخیص دقیق این اختلال نیازمند معاینه کامل توسط روانپزشک است، زیرا علائم آن میتواند با دیگر اختلالات خلقی اشتباه گرفته شود.
عوامل متعددی در بروز اختلال دوقطبی نقش دارند، اما ژنتیک مهمترین آنهاست. احتمال ابتلا در افرادی که بستگان درجهیکشان به این بیماری مبتلا هستند چندین برابر بیشتر از جمعیت عمومی است. در کنار زمینه ژنتیکی، عوامل محیطی نیز میتوانند در بروز یا تشدید بیماری نقش داشته باشند. تنشهای خانوادگی، فشارهای شغلی، تغییرات شدید در الگوی خواب یا مصرف مواد محرک از جمله عواملی است که به ناپایداری خلقی دامن میزنند. اختلال دوقطبی با وجود ماهیت مزمن خود، قابلکنترل و درمانپذیر است. درمان معمول آن شامل داروهای تثبیتکننده خلق مانند لیتیوم، داروهای ضدتشنج و ضدروانپریشی است که باید تحتنظر پزشک مصرف شوند. در برخی موارد، داروهای ضدافسردگی یا خوابآور نیز بهطور موقت تجویز میشود. ترکیب دارودرمانی با رواندرمانی که به بیمار در شناخت نشانهها و کنترل رفتارهای پرخطر کمک میکند، مؤثرتر است. مراجعه بهموقع و حمایت خانواده، اساس بازگشت به ثبات روانی محسوب میشود.