نگاهی به نمایش «نیمۀ تاریک ماه»
اقتباسِ موفق
سحر ناسوتی منتقد تئاتر
فیلم «غریبههای تمامعیار» (Perfect Strangers) به کارگردانی پائولو ژنوزه و نویسندگی گروه نویسندگان محصول سال ۲۰۱۶ کشور ایتالیا است که بهدلیل داستان منحصربهفردش، ۱۸ بار در سراسر دنیا بازسازی شده است. این فیلم داستان سه زوج بههمراه یک دوست مجردشان را در یک مهمانی روایت میکند که پس گشودن کلید جعبۀ رازهایشان (بخوانید گوشیهای موبایل)، روابط و زوایا پنهانی زندگیشان برای یکدیگر برملا شده و در نتیجه تمام این روابط رو به ویرانی میرود.
نمایش «نیمۀ تاریک ماه» به کارگردانی داوود بنیاردلان، اقتباسی از این فیلم هیجانانگیز و پرمخاطب است. نمایشی که در سال ۱۳۹۸ برای بار نخست در تالار حافظ به روی صحنه رفت و این بار بنیاردلان، با بازسازی مجدد، آن را در سالن شمارۀ 2 پردیس تئاتر شهرزاد به نشانی خیابان حافظ، خیابان نوفللوشاتو، بعد از سفارت ایتالیا، شمارۀ ۷۶، با بازیگرانی متفاوت از اجرای پیشین بهجز بهزاد عمرانی به روی صحنه برده است که بهمدت 75 دقیقه، تا 28 شهریور برپا خواهد بود.
هر اندازه که بازسازیهای سینمایی این فیلم مورد توجه و قابل قبول بوده، بازسازی تئاتری آن نیز موجه است: کل ماجرا در یک خانه اتفاق میافتد و تمامی روابط در همین خانه شکل گرفته و افشای رازها نیز در همانجا انجام میشود. بنابراین میتوان گفت فیلم «غریبههای تمامعیار»، نهتنها قابلیت تبدیل شدن به نمایشنامه را دارد، بلکه اساساً از ابتدا میتوانست بهجای فیلمنامه، بهصورت یک نمایش اجرا شود؛ کمااینکه چنین اقتباسی چندینبار در کشورهای مختلف نظیر اسپانیا، بوسنی و... صورت گرفته است.
در واقع از ابتدای پیدایی سینما و بهدلیل کوتاه بودن عمر آن نسبت به تئاتر، اقتباسهای فراوانی از متون نمایشی برای سینما صورت گرفته است، اما برعکس آن، یعنی اقتباس از سینما برای تئاتر، خیلی کمتر انجام شده است و این کار، جرأت و توانایی بالایی را میطلبد. چه، سینما با امکانات متنوع بصری، قابلیت جذابیت متفاوتی نسبت به تئاتر دارد و درصورتیکه قرار باشد یک اثر سینمایی را به یک نمایش صحنهای تبدیل کرد، بایستی قادر بود با حذف تمامی عناصر سینمایی، بر بازی بازیگران، دیالوگها و کنشهای آنها بههمراه سایر عوامل صحنه چنین جذابیتی را ایجاد کرد. کاری که داوود بنیاردلان بهمثابۀ کارگردان و گروه اجرا، در نمایش «نیمۀ تاریک ماه» بهخوبی از عهدۀ آن برآمدهاند.
«نیمۀ تاریک ماه»، که نامش تماشاگر را به یاد آلبومی به همین نام (The Dark Side Of The Moon) از پینک فلوید میاندازد، نامی بسیار برازنده برای چنین محتوایی است: میدانیم که نیمۀه تاریک ماه هرگز بر مردمان زمینی روی نمینمایاند و چنان ناپیداست که گویی نباید آن را دید. همچنان که نباید رازهای شخصیتهای نمایش برملا شود، زیرا فاجعهای روی میدهد چنان که در انتهای نمایش شاهد آن هستیم.
نمایش دارای لحظات و موقعیتهای درخشانی است. برای مثال رقص بیانکا (مرجان اتفاقیان) با کوزیمو (اهورا نیازی) که نیم نگاهی به لِه لِه (حسین امیدی) دارد، لحظهای سؤالبرانگیز را در نمایش ایجاد میکند که البته پاسخی به آن داده نمیشود و نیازی هم به آن نیست. زمانیکه همگی مشغول گرفتن عکس سلفی هستند، موقعیتی کمدی ایجاد میشود که کوزیمو نمیتواند خود را کنترل کند و دو بار از همسرش میپرسد که چرا با دوستپسر سابقش در ارتباط است؟ و... اما اوج این لحظات جذاب، زمانی است که به گوشی پِه پِه (بهزاد عمرانی)، که در دست لِه لِه است، از جانب یک مرد پیام میآید و او برای رفع و رجوع آن برای حاضران بهویژه همسرش کارلوتا (مژده محمدی)، ناگزیر به دست زدن به هر ترفندی است.
با وجود تمامی این جذابیتها و قابلیت بالای ارتباط با تماشاگران، این سؤال در «نیمۀ تاریک ماه» بدون پاسخ میماند که علت ویدئو پروجکشن و بازسازی کنشهای روی صحنه روی پردۀ انتهایی آن چیست؟ این پرسش از آن روی پیش میآید که ویدئو پروجکشن هیچ ارتباطی با عناصر صحنه ندارد و هیچگاه اشارهای به آن نمیشود و بههمینروی، یک عنصر اضافی به نظر میآید.