فرسودگی ناوگان مانع توسعه ریلی
محمدجواد شاهجویی کارشناس صنعت حملونقل
حملونقل ریلی بهعنوان ابزاری برای توسعه پایدار و کاهش هزینههای اقتصادی و زیستمحیطی شناخته میشود، اما در ایران این ظرفیت هنوز بهطور کامل بالفعل نشده است. با وجود تأکید اسناد بالادستی بر افزایش سهم ریل، شبکه ریلی کشور نتوانسته جایگاه مورد انتظار را به دست آورد و حملونقل جادهای همچنان بازیگر اصلی است. طبق برنامهها، سهم راهآهن باید ۳۰ درصد در حمل بار و ۲۰ درصد در حمل مسافر باشد، اما آمارهای رسمی نشان میدهد این سهم کمتر از ۱۰ درصد در بخش بار و حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد در جابهجایی مسافر است. فاصله آشکار بین اهداف و واقعیت عملی، عقبماندگی جدی شبکه ریلی را نشان میدهد. به رغم اعلام رسمی همه دولتها در سالهای گذشته برای توسعه ریلی، پیشرفت ملموسی رخ نداده و وضعیت راهآهن حتی در برخی سالها ضعیفتر شده است. کارشناسان میگویند یکی از دلایل اصلی این ناکامی، ساختار دولتی توسعه و بهرهبرداری است که نه توان رقابت با جاده را فراهم کرده و نه امکان جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی را ایجاد کرده است. در مقابل، حملونقل جادهای از مشوقهای گستردهای بهرهمند است. سوخت تقریبا رایگان، معافیتهای عوارضی و شرایط سرمایهگذاری آسان، بخش خصوصی را به سمت جاده سوق داده و امروز حدود ۹۰ درصد حمل بار داخلی از مسیر جاده انجام میشود.
سهم ریل در ترانزیت نیز پایین است؛ از ۲۰ میلیون تن بار ترانزیتی تنها دو میلیون تن از طریق شبکه ریلی جابهجا میشود. این در حالیست که یارانه سنگین سوخت، صرفه اقتصادی ترانزیت جادهای را محدود میکند، اما بار اصلی همچنان بر دوش جاده باقی مانده است. با این حال، توسعه شبکه ریلی میتواند ظرفیتهای مغفول اقتصاد ایران را فعال کند. دسترسی بهتر به بازارهای منطقهای، افزایش درآمدهای ارزی از محل ترانزیت و کاهش فشار بر زیرساختهای جادهای تنها بخشی از مزایا هستند. تجربه گذشته نشان داده هرگاه مشوقهای مشخصی برای سرمایهگذاران فراهم شده، بخش خصوصی حضور پررنگتری در این حوزه داشته است. اجرای ماده ۱۲ و قانون دسترسی آزاد به شبکه ریلی نمونهای از این روند بود، اما در سالهای اخیر، جذابیت بازگشت سرمایه کاهش یافته و انگیزه سرمایهگذاران کم شده است. برنامه هفتم توسعه روزنهای تازه گشوده است. طرح «قطار کامل» امکان خرید ناوگان و لوکوموتیو توسط بخش خصوصی و حرکت قطارهای مستقل در شبکه ریلی را فراهم میکند. اجرای موفق این طرح میتواند بهرهبرداری ریلی را از حالت کاملاً دولتی خارج کرده و سرمایهگذاری خصوصی را تقویت کند. با این حال، محدودیت منابع مالی و فرسودگی ناوگان چالشهای اصلی باقی ماندهاند. تمرکز بیش از حد بر جاده، استهلاک زیرساختها، تصادفات، مصرف بالای سوخت و رشد آلایندگیها را افزایش داده، در حالی که توسعه ریلی میتواند هزینههای اقتصادی و زیستمحیطی کشور را کاهش دهد و فشار بر منابع ملی را کم کند.