نگاه اقتصادی به الگوی کشت
فاطمه پاسبان کارشناس اقتصاد کشاورزی
کارشناسان هشدار میدهند که در دنیای پر از مخاطرات و غیرقابل پیشبینی امروز، سیاستگذاران باید نگاه خود به اقتصاد کشاورزی را بازنگری کنند و آن را بهعنوان اکوسیستمی پیچیده، چندبعدی، تحولپذیر و دانشمحور در نظر گیرند.
این تغییر دیدگاه برای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی ضروری است و نیازمند کنار گذاشتن مداخلات دستوری و تمرکز بر تقویت تعاملات سازنده میان اجزای این اکوسیستم است. سیاستهای روزمره که برای پاسخ به آشفتگی یک بازار یا فعالیت خاص طراحی میشوند، اغلب تعادل این اکوسیستم را برهم میزنند و بهجای ایجاد نظم و کارایی، بیثباتی را تشدید میکنند. بهجای تکیه بر شعارهای کلیشهای درباره «بایدها»، سیاستگذاران باید بر «چه نباید کرد» تمرکز کرده و از دخالتهای ناسازگار با ارتباطات اکوسیستم پرهیز کنند. حضور دولت و حاکمیت در این اکوسیستم تنها نقش یک بازیگر معمولی نیست، بلکه تأثیر عمیقی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. بنابراین، ارزیابی دقیق تأثیرات مداخلات دولتی ضروری است. اگرچه کارایی حضور دولت شرط لازم برای حکمرانی خوب است، اما کافی نیست. هماهنگی و انطباق سیاستهای مختلف با اهداف مشخص و دستیافتنی، ضرورتی حیاتی است. یکی از اقدامات کلیدی در این راستا، تدوین و اجرای الگوی کشت بهینه است که باید بر اساس آمایش سرزمین، منابع آب و خاک، و مزیتهای اقتصادی و رقابتی هر منطقه طراحی شود. ابتدا باید الگوی مصرف استاندارد و سالمی برای خانوارها تعریف شود که با توان اقتصادی، قدرت خرید و معیارهای اجتماعی و فرهنگی آنها سازگار و قابل دسترسی باشد. سپس، الگوی کشت هر منطقه بر اساس تقاضای محلی و آمایش سرزمین تعیین شود. در صورت کمبود تولید، میتوان از مناطق دیگر یا خارج از کشور تأمین کرد. برای افزایش بهرهوری، روشهای صرفهجویی در مصرف آب و نفوذ فناوری در تولید و فرآوری باید در الگوی کشت گنجانده شود. برای محصولاتی که آببر هستند و در سبد غذایی ضروری خانوارها قرار ندارند، میتوان طرح «نکاشت» را بهصورت موقت اجرا کرد یا با تشویق کشاورزان، آنها را به سمت کشت محصولات کمآببر و موردنیاز سوق داد. سیاستهای صادراتی نیز باید با الگوی کشت هماهنگ باشد تا از تشویق صادرات محصولات آببر جلوگیری شود. سیاستهای حمایتی، پولی، بانکی و مدیریت بازار نیز باید در راستای تقویت الگوی کشت بهینه طراحی شوند. تجربه جهانی نشان میدهد که گفتوگو با کشاورزان و جلب مشارکت آنها برای تغییر الگوی کشت و افزایش بهرهوری، کلید موفقیت است. الگوی کشت باید معیشت پایدار کشاورزان را تضمین کند و سود اقتصادی قابل قبولی نسبت به سایر محصولات داشته باشد.
الگوی کشت بهعنوان «راهبرد تخصیص بهینه منابع» در کشاورزی، نقشی کلیدی در مدیریت منابع، افزایش بهرهوری، امنیت غذایی و توسعه پایدار دارد.