آب شور؛ کلید عبور از بحران کمآبی
محمد رضوانی روزنامه نگار
ایران وارد پنجمین سال خشکسالی متوالی شده و کاهش چشمگیر بارشها و خالی شدن سدها، کشور را در آستانه بحران شدید آب قرار داده است. در چنین شرایطی، شاید تنها راهحل عملی، فناوریهای نوین شیرینسازی آب یا همان آبشیرینکنها باشد.
در پایتخت، کاهش عمدی فشار آب و توصیه به نصب پمپ و مخزن آب، هزینههای سنگینی روی دوش مردم گذاشته است. در حالی که در سطح جهان تنها یک درصد از آب موجود قابل شرب است، استفاده از فناوری تصفیه و شیرینسازی آب دیگر یک گزینه نیست، بلکه ضرورتی حیاتی است.در جهان امروز، با توجه به نیاز فزاینده به منابع آب شیرین، در حالی که آب شیرین تنها حدود یک درصد از تمام آبهای روی زمین را تشکیل میدهد، استفاده از فناوریهای پیشرفته در حوزه تصفیه آب به یکی از ضرورتهای اساسی بدل شده است.
کمبود آب شیرین در سطح جهان و به پایان رسیدن منابع آبی باعث رویآوردن جهان به استفاده از منابع آب دریاها و شیرینسازی با استفاده از فناوری آبشیرینکن شده است. آبشیرینکنها از جمله راهکارهای مهم در این زمینه محسوب میشوند که نقشی حیاتی در تأمین آب شیرین برای مناطق خشک و کمآب ایفا میکنند.
آبشیرینکنها با حذف نمک و املاح از آب شور، آن را به آب شیرین تبدیل میکنند و برای مصارف آشامیدنی، صنعتی و کشاورزی قابل استفادهاند. این فناوریها شامل روشهای اُسمُز معکوس، تقطیر، الکترودیالیز، اولترافیلتراسیون و نانوفیلتراسیون هستند و در دو مقیاس کوچک و بزرگ قابل بهرهبرداریاند. با وجود مزایا، هزینههای راهاندازی و نگهداری بالا، مصرف انرژی و اثرات زیستمحیطی، چالشهای جدی این فناوری محسوب میشوند. کارشناسان معتقدند با سرمایهگذاری هوشمند و مدیریت اقتصادی، آبشیرینکنها میتوانند از بحران کمآبی عبور دهند.
ایران و نعمت آب شور
شرکت «تأمین آب هرمز ابدال» که از زیرمجموعههای هلدینگ انرژی شستا (تدکو) است، موضوع آب شیرینکنها را در دستور کار دارد. محسن زندی مدیرعامل این شرکت در مصاحبه با آتیهنو با اشاره به اینکه کشور دچار ناترازی انرژی و آب است، میگوید: «آب شور نعمتی است که هم نیمه شمالی و هم نیمه جنوبی کشور به منابع عظیم آن دسترسی دارد و میتوان با استفاده از تکنولوژیهای جدید، شیرینسازی آب را عملیاتی کرد.»
او با اشاره به اینکه شرکت تأمین آب هرمز ابدال یکی از شرکتهای تابعه تدکو است که وظیفه تأمین آب صنایع کشور و سرمایهگذاری و افزایش ارزش افزوده این حوزه را بر عهده دارد، میگوید: «در سال جاری یک واحد آبشیرینکن صنعتی را با ظرفیت اسمیتولید روزانه 5 هزار متر مکعب در منطقه کرگان شهر میناب استان هرمزگان به بهرهبرداری تجاری رساندیم. »
به گفته او، اگر سرانه مصرف هر فرد را ۱۵۰ لیتر در روز در نظر بگیریم، این واحد تقریبا آب مورد نیاز ۳۳ تا ۳۴ هزار نفر را تأمین میکند. بنابراین میتوان با چنین پروژههایی احتیاج مردم در مناطق مختلف به آب شیرین قابل شرب را برآورده کرد.
زندی میگوید: «این پروژه در منطقه متراکم سنینشین قرار گرفته است و به دلیل نیاز به تأمین زیرساختهای حیاتی در آن منطقه به خصوص بحث آب و اثرگذاری سیاسی-اجتماعی، «شستا» نسبت به سرمایهگذاری در این حوزه اقدام کرد. شروع پروژه به سال ۹۵ برمیگردد، اما در این سالها به دلایلی مانند تغییرات مدیریتی، تغییرات طرح و مسائل مالی، پروژه به طور کامل محقق نشد و تا اوایل سال ۱۴۰۳ پیشرفت پروژه نزدیک به ۵۰ درصد بود.»
او ادامه میدهد: «تجهیزات این پروژه در سالهای مختلف توسط مدیران متفاوت خریداری شده بود و این یکی از چالشهای بزرگ پروژه بود، زیرا بعضی از تجهیزات با یکدیگر هماهنگ نبودند. مجموعه این شرایط باعث شده بود که در اذهان عمومی، سرنوشت پروژه جای سئوال داشته و حتی نگرانی درباره منتفیشدن پروژه وجود داشته باشد.»
مقصر اصلی ناترازی انرژی
زندی در ادامه صحبتهای خود، اقتصاد دستوری را یکی از مشکلات اساسی برشمرده و با ذکر مثالی میگوید: «برق با یارانه عرضه میشود و به صورت دستوری به تولیدکنندهها ابلاغ شده که به ازای هر کیلووات مبلغ مشخصی دریافت خواهد شد و متولی خرید آن نیز صرفا دولت است که پول کارخانجات را نیز اغلب با تاخیر میدهد.»
او میگوید: «در حوزه آب نیز به همین مشکل دچاریم. دولت، آب شیرین را به ازای هر متر مکعب ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان میخرد، در حالی که ۶۰ تا ۷۰ درصد از این قیمت فقط هزینههای مستمر کارخانه است. ضمن اینکه دولت همین مبلغ را نیز به موقع پرداخت نمیکند و در شرایط تورمیپولی که پرداخت میشود، ارزش آن در موقع پرداخت نصف شده است.»
او ادامه میدهد: «این شرایط، کارخانهداری در این حوزه را از لحاظ اقتصادی بیمعنا میکند و بخش خصوصی تمایلی به سرمایهگذاری نخواهد داشت. به همین دلیل شرکتهای تولید آب اغلب وابسته به یک ارگان یا یک مجموعه هلدینگ هستند؛ چرا که فاقد جذابیت اقتصادی هستند.»
زندی راهکار را عرضه آب در جایی مثل بورس میداند تا کارخانجات بتوانند آب تولیدی خود را مانند کارخانجات تولید برق با قیمت معقولی بفروشند.
مدیریت ضعیف در روانآبها
زندی با بیان اینکه ما در خصوص بحث مدیریت روانآبها ضعیف عمل کردهایم، خاطرنشان میکند: « بسیاری از روانآبها از سرچشمه در خارج از مرزهای کشور کمآب شدهاند و کشورهای همجوار در حال سرمایهگذاریهای کلان هستند و عملاً آب چندانی به دست ما نمیرسد که بخواهیم آن را مدیریت کنیم، مدیریت بهتر در خصوص همین روانآبهای موجود هم میتواند انجام شود، اما در اولویت قرار ندارد.»
آب ناسالم و جمعیت میلیونی
زندی معتقد است: «با توجه به سرعت زیاد تغییرات اقلیمیدر ایران، به شکل روزافزون به جمعیت در معرض آب ناسالم افزوده میشود. ضمن اینکه طرحهایی در حال بهرهبرداری بودهاند که به علت عدم تعمیر تجهیزات یا نبود نقدینگی از مدار تولید خارج شدهاند.»
او شیرینسازی آب دریا را یکی از مهمترین راهکارها برای عبور از ناترازی انرژی دانسته و میگوید: «کشور در شرایط فعلی چارهای جز این ندارد. پروژههای شیرینسازی آب باید گسترش یابد. در این خصوص پروژههای بزرگ ملی با سرمایهگذاریهای سنگین تعریف شده است. برای مثال؛ انتقال آب برای صنایع بالادستی استان اصفهان از دریای عمان در دستور کار است. بنابراین باید بر اساس نیازسنجی نسبت به اجرای پرژههای آب اقدام شود.» زندی با بیان اینکه بزرگترین پروژه تعریف شده در کشور در حوزه آبشیرینکن، موضوع شیرینسازی آب خلیجفارس و انتقال آن به فلات مرکزی ایران است، میگوید: «این پروژه با ظرفیت تولید یک میلیون متر مکعب آب شیرین در روز، در ۵ فاز ۲۰۰ هزار متر مکعبی تعریف شده که دو فاز آن هماکنون در حال بهرهبرداری است و سه فاز آن در نوبت احداث قرار دارد.»
تولید آب شیرین به صورت سیار
به گفته زندی، شیرینسازی آب مستلزم تأمین انرژی و برقرسانی به پروژههاست تا بتوان آب شور را به آب شیرین تبدیل کرد. بنابراین هلدینگ تدکو که همزمان متولی تأمین برق و آب است، میتواند به خوبی این دو حوزه را با یکدیگر تلفیق کند. در این زمینه بحث همپوشانی نیروگاههای تجدیدپذیر با کارخانجات آبشیرینکن در مقیاس کوچیک (۵۰ تا ۱۰۰ متر مکعب) را داریم که به جای احداث یک کارخانه بزرگ در یک نقطه، میتوانیم در نقاط مختلف کشور از این فناوری به صورت پرتابل استفاده کنیم و درصدد تحقق آن هستیم.
از کشورهای پیشرفته عقب نیستیم
مدیرعامل شرکت «تأمین آب هرمز ابدال» در پاسخ به این پرسش که با توجه به احداث پروژههای کلان در کشورهای مختلف دنیا به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایران در چه جایگاهی قرار دارد، خاطرنشان میکند: «ما از نظر فناوری و مهندسی و ساخت و ساز فاصله چندانی با این کشورها نداریم. تنها ضعفی که وجود دارد، بحث مهندسی مالی پروژههاست. یعنی اگر این موضوع حل شود، ما به جز یکی دو قطعه مربوط به غشاها، باقی تجهیزات را میتوانیم داخلیسازی کنیم.»
به گفته زندی، پروژههای پیشگام وهایتک در رینگ جنوبی کشور در حال تعریف است که همگی به خاطر تحریمها توسط متخصصهای داخلی طراحی، نصب و راهاندازی میشوند.
زندی همچنین به ارائه توضیحاتی درباره بومیسازی توربینهای آبی در تدکو پرداخته و اظهار میکند: «برای اولین بار در کشور موفق شدیم یک توربین آبی ۴۰۰ کیلوواتی را بومیسازی کنیم و قدم بعدی ما بومیسازی توربین 2.5 مگاواتی است.»
او با بیان اینکه ظرفیت این نیروگاههای برقآبی کوچیکمقیاس چیزی نزدیک به ۳ هزار مگاوات است، میگوید: «این توربینها را عملا میتوان در هر جایی که آب جریان دارد، از دالان سدها گرفته تا رودخانهها و حتی لولههای انتقال تعبیه کرد و بدون نیاز به مصرف انرژی، برق تولید کرد.»
زندی بومیسازی فناوری ژنراتور را از اقدامات آتی مجموعه خود میداند و میگوید: «مهمترین نکته این توربینها در مقایسه با انرژیهای تجدیدپذیر نظیر انرژی خورشیدی یا بادی است که مثلا انرژی خورشیدی در هر شبانهروز در بهترین حالت ۷ تا ۸ ساعت در دسترس است، اما انرژی برقآبی ۲۴ ساعته در دسترس است.»