نسل فرسوده در خط مقدم اعتراض
بسیاری از جوانان ترکیه مهاجرت را تنها راه میدانند؛ هرچند که عدهای همچنان به تغییر دل بستهاند. «اوزگور» معتقد است کلید کار در ایجاد پلتفرمهای مستقل خودشان نهفته است و میافزاید: «اگر اتحادیهها بتوانند این انرژی را هدایت کنند، میتوانند خود را دوباره زنده کنند.» او میگوید: «رسانههای اجتماعی برای جوانان اهمیت عظیمی یافتهاند و اطلاعات نادرست به یک سلاح تبدیل شده است. به همین دلیل اتحادیهها باید اقدام کنند تا صدای خود را [در شبکههای اجتماعی] به گوش برسانند.
دیجیتالیسازی از نظر فنی مهم است، اما فراتر از آن، من معتقدم اتحادیهها نه فقط برای رسیدن به جوانان، بلکه برای کارآمد بودن در شرایط امروز باید برنامههای بیشتری با تمرکز بر جوانان راهاندازی کنند، رسانه را فعال و مؤثر به کار بگیرند و به ارتباط مستقیم و سازگاری مداوم پایبند باشند.» برای «آصلی اودمان»، استاد دانشگاه و متخصص در حوزه سلامت شغلی، وضعیت ناامن جوانان در ترکیه ساختاری است: بیکاری بسیار بالا در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی، افزایش بدهی شخصی و ادامه وابستگی مالی به خانوادهها. او میگوید: «مدرک دانشگاهی حالا بیارزش است، شاید یکپنجم ارزش ۲۵ سال پیش را داشته باشد.» بسیاری ناچارند هر کاری را که گیرشان بیاید بپذیرند، حتی اگر شرایط خطرناک باشد. او اضافه میکند: آموزش دیگر ارزش خود را بهعنوان مسیری برای پیشرفت اجتماعی از دست داده است. «اودمان» جمعبندی میکند: «چیزی که این نسل را به حرکت درمیآورد آرمانگرایی نیست، بلکه فرسودگی است: ما چیزی برای از دست دادن نداریم؛ نه اقتصادی، نه فرهنگی. ما از همه چیز خستهایم.» او میافزاید، خیزش اخیر جوانان همچنین واکنشی است به فرسودگی ناشی از خشونت محیط کار، نبود چشمانداز آینده و موارد افراطی مانند خودکشی کارگران. در ترکیه، برخلاف دیگر کشورهای مدیترانهای، کنشگری جوانان بهشدت از هم گسسته است. او نتیجه میگیرد: «معترضان به دنبال دگرگون کردن نظام نیستند، بلکه هدفشان مقاومت جمعی در برابر این شکل از سرمایهداری غارتگر و دیکتاتوری است.»