printlogo


سرمایه‌گذاری‌های هوش مصنوعی هنوز بی‌بازده‌اند

طی دو سال گذشته، هوش مصنوعی به نماد نوآوری در اقتصاد جهانی بدل شده است؛ از غول‌های فناوری گرفته تا استارتاپ‌های کوچک، همه در تب‌وتاب توسعه مدل‌های زبانی و زیرساخت‌های دیجیتالند. اعداد رشد شرکت‌هایی مانند مایکروسافت، آلفابت، آمازون و متا خیره‌کننده‌اند؛ اما اگر از زاویه مالی نگاه کنیم، تصویر آنقدرها هم درخشان نیست. پشت این جهش، کوهی از هزینه نهفته است که حالا ترازنامه شرکت‌های بزرگ را تحت فشار گذاشته و یک تهدید بالقوه برای اقتصاد و بازار سرمایه شکل داده است.

 رشد مصنوعی در سایه سرمایه‌گذاری سنگین
اقتصاد آمریکا در سال‌های اخیر از رشد واقعی چندانی برخوردار نبوده است. در این میان، تنها حوزه‌ای که به‌طور مستمر رشد کرده، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های پردازش اطلاعات و تجهیزات هوش مصنوعی است. بیش از نیمی از رشد اندک ۱.۲ درصدی اقتصاد آمریکا در نیمه اول سال ۲۰۲۵، مستقیماً از همین محل آمده است. در واقع، آنچه تا این‌جا «رونق» دیده شده، با تزریق میلیاردها دلار برای خرید تراشه، ساخت مرکز داده و تأمین برق پایدار ممکن شده؛ نه با تقویت تقاضای عمومی یا رشد پایدار بهره‌وری.
شرکت‌ها برای آموزش مدل‌های زبانی پیشرفته، به هزاران واحد پردازنده گرافیکی، شبکه‌های فوق‌سریع، زمین، برق و سرمایش نیاز دارند. این یعنی برگشت به ساخت‌وسازهای سنگین؛ درست برخلاف دهه‌های گذشته که فناوری با سرمایه‌گذاری سبک و بازده بالا تعریف می‌شد.

 پایان مدل‌های سبک‌دارایی
برای بیش از دو دهه، مدل غالب در فناوری «دارایی سبک» بود. درآمد از پلتفرم‌هایی مثل ویندوز، آیفون، فیس‌بوک و گوگل سرچ می‌آمد؛ پلتفرم‌هایی که با سرمایه‌گذاری اندک در فضا و سخت‌افزار، بازدهی نجومی ایجاد می‌کردند. اما امروز، همان شرکت‌ها میلیاردها دلار خرج می‌کنند تا سرورهای پرقدرت نصب کنند، برق تأمین کنند و مراکز داده بسازند.
نتیجه؟ جریان نقدی آزاد شرکت‌ها، که مهم‌ترین شاخص توان مالی واقعی‌شان است، به‌طور جدی کاهش یافته است. بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، درآمد خالص شرکت‌های بزرگ فناوری ۷۳ درصد رشد داشته، اما جریان نقدی آزادشان ۳۰ درصد کاهش یافته. به زبان ساده، سود روی کاغذ بالا رفته، اما پول نقد واقعی در حال تمام شدن است.

 سرمایه‌گذاری‌هایی بدون بازده فوری
بخش مهمی از این هزینه‌ها هنوز بازده مستقیم ندارند. شرکت‌هایی مانند OpenAI یا Anthropic، که در خط مقدم توسعه مدل‌های هوش مصنوعی هستند، با وجود رشد کاربر، همچنان در حال زیاندهی‌اند. غول‌های فناوری هم اعتراف می‌کنند که درآمد مستقیم از پروژه‌های هوش مصنوعی، هنوز در آینده‌ای دور قابل انتظار است.
برای مثال، متا اعلام کرده که هزینه سرمایه‌‌اش در سال ۲۰۲۵ دو برابر سال قبل خواهد بود و همچنان بخش بزرگی از این سرمایه‌گذاری صرف پروژه‌هایی می‌شود که فعلاً سودده نیستند. این یعنی شرکت‌ها امید دارند که در افقی بلندمدت، سرمایه‌گذاری‌های سنگین امروزشان به بار بنشیند؛ امیدی که با منطق بازار سهام و فشار سهام‌داران کوتاه‌مدت، در تعارض است.

 آیا تاریخ تکرار می‌شود؟
برای بسیاری از ناظران، این وضعیت یادآور دوران حباب اینترنت در دهه ۹۰ است. آن زمان هم همه مطمئن بودند که اینترنت آینده اقتصاد است. حق با آن‌ها بود، اما در کوتاه‌مدت، سرمایه‌گذاری‌های بی‌رویه و ناتوانی در تحقق سود واقعی، بسیاری از شرکت‌ها را ورشکست کرد. انفجار سرمایه‌گذاری باعث سقوط قیمت خدمات و توقف رشد در بسیاری از بخش‌ها شد. نتیجه آن بحران ملایم اقتصادی سال ۲۰۰۱ بود. امروز تفاوت‌هایی وجود دارد. شرکت‌های فعلی، برخلاف استارتاپ‌های آن دوران، سودده و بالغ‌اند. اما اگر فرض‌های درآمدی آن‌ها بیش از حد خوش‌بینانه باشد، تکرار یک سقوط دیگر دور از ذهن نخواهد بود. زیرساخت‌های امروز به منابع مالی و بهره‌وری مستمر نیاز دارند؛ چیزی که هنوز اثبات نشده.
نرخ بهره، ریسک تازه
یکی از عواملی که در دوران طلایی فناوری پس از بحران ۲۰۰۸ نقش کلیدی داشت، نرخ بهره پایین بود. شرکت‌های فناوری، نقدینگی عظیمی تولید می‌کردند و این نقدینگی به بازارهای مالی بازمی‌گشت و نرخ بهره را پایین نگه می‌داشت. اما امروز شرایط فرق کرده؛ نرخ بهره بالا رفته، فدرال رزرو اوراق قرضه نمی‌خرد و تورم از هدف ۲ درصدی عبور کرده است. در همین حال، دولت آمریکا با کسری بودجه سنگین و شرکت‌ها با نیاز به سرمایه‌گذاری عظیم روبه‌رو هستند. براساس برآوردهای گروه Carlyle، از سال ۲۰۲۰ تاکنون، جریان نقدی آزاد شرکت‌ها نسبت به تولید ناخالص داخلی ۷۸ درصد کمتر از دوره مشابه پس از بحران ۲۰۰۹ بوده است. این یعنی اقتصاد آمریکا دیگر آن فضای نقدینگی فراوان گذشته را ندارد.
رشد سریع هوش مصنوعی، بدون تردید آغازگر عصری تازه در اقتصاد جهانی است. اما آنچه در پس این رشد اتفاق می‌افتد، تضعیف توان مالی شرکت‌ها، افزایش ریسک در بازار سرمایه و احتمال بازگشت دوره‌ای از بی‌ثباتی مالی است. اگر شرکت‌های بزرگ فناوری نتوانند از این سرمایه‌گذاری‌های سنگین، در زمان مناسب بازدهی بگیرند، اقتصاد با شوکی تازه مواجه خواهد شد. در حالی که همه از جهش فناوری سخن می‌گویند، شاید لازم باشد نگاه دقیق‌تری به ترازنامه‌ها بیندازیم.
منبع: واشینگتن‌پست