printlogo


مالیات بر ثروت اسپانیا در مسیر عدالت

در طول چند دهه گذشته، اسپانیا بارها تلاش کرده تا تمرکز ثروت در دست عده‌ای معدود را کنترل کند و منابع مالی لازم برای خدمات عمومی را تأمین کند. مالیات بر ثروت، ابزاری که در این مسیر استفاده شده، نه‌تنها نشان‌دهنده تلاش دولت‌ها برای عدالت اجتماعی است، بلکه تصویری روشن از پیچیدگی‌های سیاست‌گذاری مالی و واکنش ثروتمندان ارائه می‌دهد.

پیدایش و تکامل مالیات
مالیات بر ثروت اسپانیا در سال ۱۹۷۸ و در سال‌های گذار از دیکتاتوری ژنرال فرانکو به دموکراسی نوین این کشور معرفی شد. برخلاف مالیات بر درآمد، این مالیات به دارایی‌های خالص افراد توجه دارد و با هدف کاهش تمرکز ثروت و تأمین مالی خدمات عمومی وضع شده است. نرخ مالیات به صورت تصاعدی است: از ۱.۷ درصد برای دارایی بالای ۳ میلیون یورو آغاز می‌شود و برای ثروت‌های بالای ۱۰ میلیون یورو به ۳.۵ درصد می‌رسد. معافیت‌ها شامل ۷۰۰ هزار یورو از ثروت و ۳۰۰ هزار یورو برای محل سکونت اصلی است، ضمن اینکه سقف تعیین شده مانع می‌شود مجموع مالیات‌های درآمد و ثروت از ۶۰ درصد درآمد فرد فراتر رود. در ابتدا، درآمدهای حاصل از مالیات بر ثروت به دولت‌های منطقه‌ای اختصاص داشت و صرف خدمات محلی مانند بهداشت و آموزش می‌شد. اما این نظام با چالش‌هایی مواجه شد. در طول بحران مالی ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱، مالیات موقتاً کنار گذاشته شد و با بازگشت آن در سال ۲۰۱۱، مناطقی مانند مادرید نرخ را به صفر رساندند. این تصمیم باعث جذب فوتبالیست‌های پردرآمد، سرمایه‌گذاران خارجی و مهاجران از کشورهای آمریکای لاتین شد و بازار املاک را داغ‌تر کرد.

مالیات همبستگی
پدرو سانچز، نخست‌وزیر سوسیالیست اسپانیا، در پایان ۲۰۲۲ با معرفی «مالیات همبستگی بر ثروت‌های بزرگ» به کاهش درآمدهای مناطق واکنش نشان داد. این مالیات ابتدا برای دو سال و به منظور تأمین مالی هزینه‌های عمومی پس از همه‌گیری طراحی شد، اما تمدید شده و همچنان اجرا می‌شود. نرخ‌ها مشابه مالیات منطقه‌ای است و از ۱.۷ تا ۳.۵ درصد متغیر است. آمار وزارت خزانه‌داری اسپانیا نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۳، مناطق ۱.۲۵ میلیارد یورو و دولت مرکزی ۶۳۰ میلیون یورو جمع‌آوری کردند که مجموعاً به ۱.۸۸ میلیارد یورو رسید. در سال ۲۰۲۴، مناطق درآمدها را برای خود نگه داشتند و کل درآمد به ۲ میلیارد یورو رسید. به گفته درک فورمنی، دانشیار اقتصاد دانشگاه بارسلونا، «مالیات همبستگی ابزاری برای وادار کردن مناطق به جمع‌آوری بیشتر است و در این زمینه کاملاً موفق بوده.»

تأثیرات اجتماعی
درآمدهای مالیات بر ثروت نسبت به سایر مالیات‌ها محدود است؛ برای مثال، مالیات بر ارث حدود
 ۳ میلیارد یورو و مالیات بر درآمد نزدیک به ۱۳۰ میلیارد یورو در سال درآمد دارد. با این حال، ارزش اجتماعی مالیات بر ثروت قابل توجه است. این مالیات ابزاری برای توزیع عادلانه‌تر ثروت و کاهش نفوذ سیاسی تمرکز ثروت است..
بر خلاف پیش‌بینی‌های رسانه‌ای درباره مهاجرت گسترده ثروتمندان، واقعیت متفاوت است. شمار میلیاردرهای اسپانیا از ۲۶ نفر در سال ۲۰۲۱ به ۳۴ نفر در سال جاری افزایش یافته و مجموع ثروت آنها از
 ۲۰۰ میلیارد دلار فراتر رفته است. 

استراتژی مدیریت دارایی‌ها
آماسیو اورتگا، بنیان‌گذار برند بین‌المللی زارا، نمونه‌ای روشن از مدیریت ثروت در چارچوب مالیات اسپانیا است. دفتر خانوادگی او، پونته‌گادئا، مجموعه‌ای از املاک گران‌قیمت در بارسلونا، پاریس، فلوریدا و بریتانیا خریداری کرده است و امسال سود سهام ۳.۱ میلیارد یورویی از ایندیتکس دریافت خواهد کرد. برخلاف برخی برداشت‌ها، این سرمایه‌گذاری‌ها با هدف اجتناب از مالیات نیست، بلکه برای حفظ و رشد ثروت در طول نسل‌ها انجام می‌شود. یکی از جنجالی‌ترین بخش‌های قانون، معافیت «شرکت‌های خانوادگی» است. این معافیت به ثروتمندان اجازه می‌دهد دارایی‌ها را از طریق ساختارهای تجاری مدیریت کنند و مشمول مالیات نشوند، به شرطی که دارایی‌ها برای فعالیت اقتصادی استفاده شوند. طبق تخمین‌ها، حدود ۸۰ درصد دارایی‌های یک درصد ثروتمندترین افراد از مالیات بر ثروت معاف هستند.
جولیو لوپز لابوردا، استاد اقتصاد عمومی دانشگاه ساراگوسا، می‌گوید که معافیت شرکت‌های خانوادگی و سقف مالیات نسبت به درآمد، میلیاردها یورو از درآمد بالقوه را از خزانه محروم می‌کند. سوزانا روییز از آکسفام تأکید می‌کند که این مالیات می‌تواند نقش مهمی در بازسازی اعتماد عمومی داشته باشد.
 پیامدهای اقتصادی
از نظر اقتصادی، مالیات بر ثروت مانعی برای رشد نبوده است. اسپانیا در سال گذشته با رشد ۳.۲ درصدی تولید ناخالص داخلی سریع‌ترین اقتصاد بزرگ پیشرفته جهان بود؛ حتی جلوتر از ایالات متحده. این نشان می‌دهد که اگر مالیات به درستی طراحی شود، می‌تواند درآمد قابل توجهی ایجاد کند و همزمان رشد اقتصادی را حفظ کند.
در مقابل، کاهش خدمات عمومی برای جبران کسری مالیاتی یا حذف مالیات می‌تواند اعتماد عمومی را کاهش دهد و چرخه منفی ایجاد کند. تجربه مادرید نشان داد که کاهش ارائه خدمات بهداشتی نارضایتی عمومی را افزایش داد و تصور کارآمدی خدمات خصوصی را تقویت کرد. تجربه اسپانیا نشان می‌دهد که مالیات بر ثروت، به ویژه مالیات همبستگی، می‌تواند ابزاری مؤثر برای کاهش نابرابری، تأمین مالی خدمات عمومی و تقویت عدالت اجتماعی باشد؛ بدون اینکه رشد اقتصادی را مختل کند. این سیاست هرچند درآمد محدودی نسبت به مالیات‌های دیگر ایجاد می‌کند، اما ارزش اجتماعی آن در ایجاد حس عدالت و اعتماد عمومی غیرقابل انکار است.
اسپانیا نمونه‌ای واقعی از چالش‌ها و فرصت‌های مالیات بر ثروت ارائه می‌دهد: تعادل میان جمع‌آوری درآمد، مدیریت معافیت‌ها و واکنش‌های ثروتمندان و ایجاد نظامی که هم عدالت اجتماعی را تقویت کند و هم اقتصاد پویا بماند. برای هر کشوری که به دنبال کنترل تمرکز ثروت و ارتقای خدمات عمومی است، این تجربه درس‌های عملی و قابل توجهی ارائه می‌دهد.
منبع: گاردین