هوش مصنوعی و واقعیت نابرابر ایمنی
مریم حسینی روزنامه نگار
در دنیایی که هر سال بیش از ۲.۳ میلیون نفر در اثر حوادث شغلی جان خود را از دست میدهند، چشم امید به رباتها شاید عجیب به نظر برسد. اما پژوهش تازهای در اروپا نشان میدهد اگر فناوری درست به کار گرفته شود، میتواند مرگ را متوقف کند. نکته اما اینجاست: تنها در جوامعی که علم، قانون و کار جمعی دست به دست هم میدهند، رباتها واقعاً جان انسانها را نجات میدهند، اما در سایر نقاط نهچندان.
در سال ۲۰۲۲، تنها در اتحادیه اروپا، نزدیک به سه میلیون حادثه شغلی به ثبت رسید که ۳۳۸۶ مورد آن مرگبار بود. این رقمها اگرچه سردند، اما پشت هر عدد، زندگی انسانی نشسته که زیر یک دستگاه له شده یا از ارتفاع سقوط کرده است. این در حالی است که سازمان جهانی کار هزینه اقتصادی ناشی از حوادث شغلی را سالانه حدود چهار درصد از تولید ناخالص داخلی جهان برآورد میکند؛ عددی که هم برای اقتصادهای در حال توسعه و هم برای کشورهای ثروتمند چشمگیر است.
اما راهحل چیست؟ این پرسشی است که پژوهشگران اروپایی در یک مطالعه جدید سعی کردهاند با نگاهی به اثر رباتها در محیطهای کاری به آن پاسخ دهند. پژوهش، دادههای ۱۸ کشور اروپایی را بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ بررسی کرده است؛ از آلمان، فرانسه و سوئد گرفته تا مجارستان، اسلواکی و لیتوانی. هدف مشخص بوده: ببینیم افزایش رباتیزه شدن صنایع، چه اثری بر نرخ آسیبهای شغلی و مرگومیر دارد.
وقتی اتوماسیون جان میخرد
یافتهها روشناند. همزمان با افزایش ورود فناوری رباتیک، میزان آسیبهای شغلی در بسیاری از کشورها کاهش یافته است. در کشورهایی که صنایع از سطح فناوری بالاتری برخوردارند و روابط صنعتی (مثل حضور اتحادیهها و چانهزنی جمعی) قوی است، نهتنها نرخ مرگومیر کاهش یافته، بلکه آسیبهای شغلی نیز روند نزولی داشتهاند.
این کاهش تصادفی نیست. رباتها در بسیاری از موارد، وظایف پرخطر را از دوش انسانها برداشتهاند؛ کار در ارتفاع، تماس با مواد سمی، حمل اجسام سنگین یا کار با ماشینآلات سنگین و سریع. فناوری نهتنها این وظایف را دقیقتر انجام میدهد، بلکه در مواردی که ایمنی اولویت داده شده، بازطراحی فرایندها و آموزش کارکنان نیز در دستور کار قرار گرفته؛ اما همه جا اینطور نیست.
شکاف شرقی و غربی
اگرچه فنلاند، دانمارک و بلژیک شاهد بهبود ملموس در ایمنی محل کار بودهاند، وضعیت در شرق اروپا پیچیدهتر است. در کشورهایی مانند اسلواکی، جمهوری چک، لیتوانی و مجارستان، نرخ مرگومیر شغلی همچنان بالاست، حتی با وجود پیشرفتهای فنی؛ دلیل؟ همان چیزی است که اقتصاددانان «قدرت نهادی» مینامند. یعنی قدرت چانهزنی اتحادیهها، سطح پوشش بیمه بیکاری، قانونمندی قراردادهای کاری و قابلیت گزارشدهی حوادث. در غیاب اینها، فناوری به جای آنکه ابزاری برای ایمنی باشد، به ابزاری برای فشار بیشتر بر نیروی کار تبدیل میشود.
در چنین اقتصادهایی، رباتها به افزایش سرعت خط تولید کمک میکنند، بدون آنکه فکری به حال آموزش نیروی انسانی یا بهبود شرایط ارگونومیک محیط کار شده باشد. نتیجه؟ نیروی کار خستهتر، فشار مضاعف و در نهایت آسیبهای بیشتر.
همه رباتها یکسان نیستند
مطالعه مورد بحث، میان دو دسته صنایع تفاوت قائل میشود: صنایع با فناوری بالا و صنایع کمفناوری. در دسته اول، رباتها بیشتر نقش جایگزین ایفا میکنند؛ یعنی انسان از موقعیت خطرناک کنار میرود و ربات وارد میشود. اما در دسته دوم، همان تعداد محدود ربات نیز معمولاً برای بالا بردن بهرهوری یا کاهش هزینهها استفاده میشود؛ بدون آنکه الزامی به تغییر سازوکار کلی کار باشد.
به بیان دیگر، اتوماسیون در خلأ رخ نمیدهد. شرایط نهادی، نوع کسبوکار، سیاستهای منابع انسانی و حتی فرهنگ مدیریتی، تعیین میکنند که آیا یک ربات قرار است جان انسان را نجات دهد یا فقط خرج نیروی کار را کم کند.
نوآوری؛ اما فقط برای بعضیها
تأثیر رباتها بر ایمنی شغلی در صنایع نوآور بهمراتب بیشتر است. در این صنایع، سرمایهگذاری بر نیروی انسانی ادامه دارد، آموزشها بهروز میشود و نوآوری در کنار فناوری معنا پیدا میکند. اما در صنایع سنتیتر که نوآوری به کاهش هزینهها خلاصه شده، اتوماسیون حتی ممکن است منجر به افزایش آسیبها شود؛ چون شرکتها دیگر انگیزهای برای ارتقای محیط کار ندارند.
به بیان ساده، اگر رباتها وارد محیطی شوند که در آن از قبل امنیت، مهارت و سازماندهی وجود دارد، نتیجه مثبت خواهد بود. اما اگر همان رباتها در جایی وارد شوند که کارگران بیپشتوانهاند و نظارتها ضعیف است، ممکن است تنها به فشار کاری بیشتر و حوادث پنهانشده بینجامد.
ایمنی با اتوماسیون مشروط است
پژوهشگران هشدار میدهند که تصور عمومی از رباتها – بهعنوان جایگزین نیروی انسانی و عامل بیکاری – در بسیاری از موارد گمراهکننده است. فراتحلیلهای جدید نشان میدهد که بهرهگیری از رباتها در کل تأثیر قابل توجهی بر سطح اشتغال ندارد. اما آنچه تهدید واقعی محسوب میشود، تضعیف ساختارهای حمایتی از کارگران است: تضعیف اتحادیهها، قراردادهای موقت، کاهش پوشش بیمهای و نبود استانداردهای ایمنی.
ایمنی محل کار، فقط به دستگاه بستگی ندارد؛ بلکه به مدل اقتصادی و اجتماعیای که آن دستگاه در آن قرار میگیرد بستگی دارد. وقتی رباتها بدون نظارت و بدون مشارکت کارگران مستقر میشوند، ممکن است خطرات جدیدی خلق کنند. اما اگر همین رباتها همراه با آموزش، ارزیابی ریسک، سرمایهگذاری در بهداشت حرفهای و مشارکت اتحادیهها وارد شوند، میتوانند به خط اول دفاع از جان کارگر تبدیل شوند.
فناوری تنها کافی نیست
مسئله اینجاست که رباتها به خودی خود خوب یا بد نیستند. آنچه سرنوشت آنها را در محیط کار تعیین میکند، سیاستهایی است که در کنارشان میآید. اگر سیاستگذاران به اتوماسیون بهعنوان ابزاری برای رشد بهرهوری و کاهش مرگومیر نگاه کنند، باید همزمان به فکر تقویت روابط صنعتی، آموزش مستمر و نظارتهای ایمنی هم باشند. در غیر این صورت، اتوماسیون به یک شمشیر دولبه تبدیل میشود که هم میتواند زندگی نجات دهد، هم آن را به خطر بیندازد.
تجربه کشورهایی مانند دانمارک و بلژیک نشان میدهد رباتها در چارچوب نهادی قوی، بیشتر از آنکه نیروی کار را تهدید کنند، به او کمک میکنند. اما در نبود این چارچوب، ممکن است حتی بهترین فناوریها نیز نتوانند مانع از مرگ یک کارگر ساده در خط تولید شوند.
پژوهش اروپایی روشن میکند که تأثیر رباتها بر ایمنی محیط کار وابسته به کیفیت اجرای آنهاست؛ نه صرف حضورشان. از آن روشنتر، این پیام است که برای بهرهمندی از فواید فناوری، نمیتوان از نقش نهادهای کارگری، سیاستهای اجتماعی و ارزشگذاری بر جان انسانها غافل شد.
اتوماسیون میتواند نجاتبخش باشد، اما تنها اگر جوامع نخواهند به بهای جان ارزانتر، سرعت بیشتر بخرند. رباتها میتوانند سپر بلای انسان باشند، اگر انسانها بخواهند از خودشان محافظت کنند.
منبع: socialeurope.eu