printlogo


رؤیای آمریکایی زیر برف اسکاندیناوی

شنیدن نام کشورهای اسکاندیناوی به عنوان جوامع شاد و خوشبخت و دارای سطح زندگی بالا، دیگر امری عادی شده و هر سال یکی از این کشورها سر از فهرست‌های جهانی سنجش خوشبختی درمی‌آورد. فنلاند برای هشتمین سال پیاپی خوشبخت‌ترین کشور جهان نام گرفت و دانمارک، نروژ، ایسلند و سوئد نیز جایگاه‌های بعدی را از آن خود کردند. سال‌ها در صدر فهرست‌های جهانی رفاه و کیفیت زندگی بودن، شاید این سؤال را بی‌معنا کند که آیا مردم چنین جوامعی از وضعیت خود راضی هستند یا چیزی دیگر را هم در پس ذهن خود می‌پرورانند؛ چیزی مثل رؤیای آمریکایی.
اسکاندیناوی‌ها در کشورهایی زندگی می‌کنند که آموزش رایگان است، درمان و مراقبت‌های اجتماعی در دسترس همگان است و امنیت اقتصادی نسبی برای همه وجود دارد. طبق آخرین گزارش جهانی خوشبختی سازمان ملل، این کشورها نه‌تنها در درآمد سرانه، بلکه در اعتماد اجتماعی، امنیت روانی و حمایت اجتماعی نیز بالاترین نمرات را کسب کرده‌اند. 
در گوشه دیگری از جهان مفهومی به نام «رؤیای آمریکایی» وجود دارد که برای دهه‌ها اغواکننده بوده و هرکسی را حتی کیلومترها دورتر و در قاره‌ای دیگر وسوسه کرده که به دنبال آن برود. این رؤیا وعده می‌دهد فرد، صرف‌نظر از پیشینه‌اش، می‌تواند با تلاش به موفقیت بزرگ برسد. این مفهوم اولین بار توسط جیمز ترسلر آدامز در کتاب «حماسه آمریکا» در سال ۱۹۳۱ بیان شد. او رؤیای آمریکایی را به عنوان «زندگی‌ای که برای هر فرد، با فرصت‌هایی که بر اساس استعداد و تلاشش به دست می‌آید، غنی‌تر و کامل‌تر می‌شود» تعریف کرد. اما در دهه‌های اخیر این باور در خود آمریکا دچار سایش شده و روبه‌روی آن مفهومی به نام افول آمریکایی قد علم کرده است. هم‌زمان، برخی تحلیلگران معتقدند نسخه‌ به‌روز شده‌ و واقع‌گرایانه‌تری از این رؤیا در اسکاندیناوی محقق شده است. بسیاری از مردم احساس امنیت، استقلال و آرامش بیشتری نسبت به اقتصاد بازار آمریکا تجربه می‌کنند. سانا مارین، نخست‌وزیر پیشین فنلاند، در مجمع جهانی اقتصاد (۲۰۲۰) گفت: در فنلاند، مردم بیش از آمریکا می‌توانند به تحقق رؤیای آمریکایی امیدوار باشند.
در واقع، شاخص تحرک اجتماعی در کشورهای نوردیک بسیار بالاتر از آمریکاست. بر اساس داده‌های World Economic Forum، کودکی که در خانواده‌ای کم‌درآمد در دانمارک به دنیا می‌آید، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی درآمدی بالاتر از والدینش داشته باشد تا کودکی در آمریکا.
مردم اسکاندیناوی؛ چه بومیان و چه مهاجران، معمولاً از این نظم اجتماعی دفاع می‌کنند. یک مهاجر آمریکایی در نروژ می‌گوید: در آمریکا آزاد بودم، اما همیشه مضطرب. اینجا شاید مالیات بالا باشد، ولی احساس امنیت دارم. طبق نظرسنجی مؤسسه YouGov در سوئد (۲۰۲۳)، بیش از ۷۵ درصد شهروندان سوئدی از وجود نظام رفاه فراگیر حمایت می‌کنند؛ حتی اگر گاهی انتقادهایی درباره نحوه اجرا مطرح باشد.
اد دینر، استاد روان‌شناسی خوشبختی، اصطلاح «اثر دانمارکی» را مطرح کرده و می‌گوید: دانمارکی‌ها به‌طور میانگین از کیفیت زندگی بیشتری نسبت به آمریکا برخوردارند؛ به‌ویژه در گروه‌های کم‌درآمد. تحرک در اسکاندیناوی عمدتاً از طریق سیاست‌های مالی پسا‌درآمد صورت می‌گیرد؛ نه اقتصاد خاص بازار. دولت اسکاندیناوی با ارائه خدمات گسترده مانند آموزش رایگان و مراقبت از کودک، به جای وابستگی به بازار یا بدهی وام دانشجویی آزادی واقعی را برای مردم فراهم می‌کند.

آیا همه چیز بی‌نقص است؟
پاسخ این سؤال بودن شک «نه» است. همیشه نقاط تاریکی وجود دارد که بهترین سیستم‌ها هم از وجود آن‌ها ایمن نیستند. برخی منتقدان مدل اسکاندیناوی را بیش از حد مداخله‌گر می‌دانند. نیما سنندجی، اقتصاددان لیبرال سوئدی-ایرانی‌تبار، در کتاب
  Scandinavian Unexceptionalism  معتقد است: فرهنگ سخت‌کوشی و اعتماد اجتماعی از گذشته در این منطقه وجود داشته و نظام رفاه پس از آن آمده؛ نه اینکه دلیل آن باشد. او هشدار می‌دهد که وابستگی بیش از حد به دولت ممکن است انگیزه‌های فردی را کاهش دهد.
با این حال، تجربه عمومی نشان می‌دهد که اسکاندیناوی‌ها در مجموع میان دوگانه «آزادی فردی» و «امنیت جمعی» توازنی منحصربه‌فرد برقرار کرده‌اند. آن‌ها به‌طور گسترده از نظام رفاه خود راضی‌اند. فرهنگ اعتماد و همبستگی نقش کلیدی دارد؛ چیزی که با غریبه‌ها و در کشورهای دارای تنوع فرهنگی مثل آمریکا، قابل مقایسه نیست.
اگر «رؤیای آمریکایی» وعده فرصت برابر و امنیت در برابر بحران‌هاست، می‌توان گفت اسکاندیناوی آن را در قالبی آرام‌تر، واقعی‌تر و انسانی‌تر محقق کرده است. مردم در این کشورها با آرامش زندگی می‌کنند؛ نه در مسابقه‌ای بی‌پایان برای بقا. در جهانی که نابرابری‌ها، استرس اقتصادی و فرسودگی روانی در حال گسترش است، شاید بهتر باشد رؤیاهایمان را نه بر اساس شعار، بلکه بر پایه تجربه‌هایی زنده و ملموس بازنویسی کنیم.