بازسازی ملی با سیمان شستا
حمیدرضا بیاتی نیا کاشانی روزنامه نگار
در میانه تبعات ویرانگر تهاجم نظامی اخیر، یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی عمومی ایران، یعنی شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا)، بیدرنگ اعلام کرد که برای بازسازی واحدهای مسکونی آسیبدیده از جنگ، آماده تأمین پایدار سیمان است. در حالی که بسیاری از فعالان اقتصادی در شرایط اضطراری دچار افت ظرفیت یا منتظر تصمیمهای دولت میشوند، شستا با اتکا به توان داخلی و شبکه تولیدی گستردهاش، عملاً گام نخست در مسیر بازسازی را برداشت. این تصمیم، اگرچه در ظاهر فنی و عملیاتی به نظر میرسد، اما حامل پیامی روشن درباره مسئولیت اجتماعی بنگاههای عمومی و الزامات همبستگی ملی در بحران است.
ظرفیت آماده تولید ملی
شستا از طریق هلدینگ سیمان تأمین (سیتا)، اعلام کرده که میتواند از منظر مسئولیت اجتماعی و ملی، در هماهنگی با انجمن صنفی کارفرمایان سیمان، ظرفیت کل صنعت سیمان کشور را برای تأمین نیاز بازسازی فعال کند. محمدرضا سعیدی، مدیرعامل شستا، در اینباره تصریح کرده که سه هزار تن سیمان به صورت تدریجی برای اجرای این مأموریت اختصاص خواهد یافت. نکته مهم در این میان، نه فقط حجم این تخصیص بلکه شیوه هماهنگی آن است؛ چرا که در شرایط بحرانی، مشارکت فعال بنگاههای اقتصادی بخشهای دولتی، عمومی و خصوصی مستلزم اعتماد متقابل و چارچوبسازی دقیق است.
در همین حال، محمدرضا محمدی، مدیرعامل شرکت سیمان تأمین، از استمرار تولید بیوقفه در جریان جنگ خبر داد. او گفت که حتی در میانه حملات، هیچگونه خللی در فرآیند تولید سیمان در کارخانههای تابعه رخ نداده و این شرکت همچنان با تمام توان به تأمین نیاز بازار داخلی ادامه داده است. به باور محمدی، این استمرار نشاندهنده تابآوری ساختاری و اهمیت برنامهریزی پیشاپیش در مواجهه با بحرانهای پیشبینیناپذیر است.
عملکرد درخشان در سه ماهه اول سال
دادههای عملکردی منتشر شده از شرکتهای زیرمجموعه هلدینگ سیتا نیز حاکی از روند صعودی و حتی جهشی فروش در فصل بهار، بهویژه خردادماه است؛ عملکردی که فراتر از پیشبینیها ظاهر شده و نشاندهنده همزمانی رونق تولید با افزایش نیاز بازار عمرانی و ساختمانی است.
در صدر این عملکرد درخشان، شرکت سیمان خزر قرار دارد که با درآمد ۵۵۲ میلیارد تومانی در فصل بهار، رشد ۱۴۱ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته را ثبت کرد. رشد ماهانه این شرکت در خرداد نیز چشمگیرتر است: از ۸۸ میلیارد به ۲۶۵ میلیارد تومان، یعنی افزایشی بیش از ۲۰۱ درصد. چنین جهشی، معمولاً در صنایع سنتی با ثبات نسبی بازار، پدیدهای کمسابقه و احتمالاً ناشی از افزایش نرخ فروش، بهبود تولید و افزایش قابلتوجه تقاضا؛ بهویژه در پروژههای بازسازی است. این روند صرفاً به سیمان خزر محدود نمیشود. شرکت سیمان خوزستان نیز با ثبت درآمد ۹۷۵ میلیارد تومانی در سهماهه اول سال ۱۴۰۴، رشدی ۱۳۳ درصدی را نسبت به دوره مشابه تجربه کرده است. درآمد ماهانه این شرکت در خرداد نیز از ۱۶۶ به ۳۴۶ میلیارد تومان رسیده که نشانگر رشد ۱۰۸ درصدی است. نکته قابل توجه در مورد این شرکت، حفظ پایداری تولید در یکی از مناطق حساس جغرافیایی کشور در طول جنگ است؛ عاملی که ارزش عملکرد آن را دوچندان میکند.
تثبیت جایگاه رقابتی
در میان دیگر شرکتهای زیرمجموعه، کارخانجات سیمان صوفیان با ثبت درآمدی معادل ۱۳۶۶ میلیارد تومان در فصل بهار، از رشد ۱۱۲ درصدی نسبت به دوره مشابه برخوردار بوده است. بررسی درآمد خرداد ماه (۵۶۶ میلیارد تومان) نشان میدهد این شرکت در ماه پایانی فصل بهار توانسته جهش درآمدی چشمگیری (۱۳۶ درصد نسبت به خرداد گذشته) را تجربه کند. به نظر میرسد موقعیت جغرافیایی، افزایش بهرهوری و تنوع بازار هدف، نقشی اساسی در این دستاورد داشته است.
در همین مسیر، شرکت سیمان آبیک نیز با ۱۵۷۴ میلیارد تومان درآمد فصلی و رشد ۹۵ درصدی نسبت به سال قبل، عملکردی باثبات و پیوسته را به ثبت رسانده است. بخش عمده این درآمد یعنی ۶۸۹ میلیارد تومان، در خردادماه محقق شده که سهمی مهم در کل فروش فصلی دارد. نکته قابل تأمل این است که تنها ۴ میلیارد تومان از این درآمد از محل صادرات بهدست آمده و بیش از ۹۹ درصد درآمد به بازار داخلی اختصاص داشته است. این تمرکز بر بازار ملی، همراستا با سیاست تقویت تولید داخل و همپوشانی با نیازهای بازسازی پس از بحران است.
چشمانداز پس از بحران
پایداری تولید، رشد فروش، و تعهد به ایفای مسئولیت اجتماعی، سه مؤلفهای هستند که اکنون سیمان تأمین را در جایگاهی کلیدی در فرآیند بازسازی ملی قرار دادهاند. با توجه به نیاز مبرم به بازسازی مسکن، زیرساختها و فضاهای عمومی در مناطق آسیبدیده، صنعت سیمان نقش بنیادین در حرکت کشور بهسوی ثبات اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت. از این منظر، عملکرد شستا نهتنها در تأمین سیمان، بلکه در ایجاد سازوکارهای هماهنگکننده میان بخشهای مختلف صنعت، نشاندهنده بلوغ نهادی یک بنگاه عمومی است.
با این حال، حفظ این روند در ماههای آینده مستلزم عبور از چند چالش کلیدی خواهد بود: نخست، تأمین پایدار مواد اولیه و انرژی برای کارخانهها؛ دوم، استمرار تقاضا از سوی دولت و پیمانکاران در پروژههای عمرانی؛ و سوم، ایجاد زیرساختهای مالی و لجستیکی برای توزیع منصفانه مصالح در مناطق بحرانی. هرگونه اختلال در این حلقهها میتواند روند بازسازی را کُند یا متوقف سازد.
از زاویهای دیگر، بحران اخیر آزمونی جدی برای سیاست صنعتی کشور نیز به شمار میرود. تابآوری شبکه تولید سیمان، ظرفیت بسیج سریع منابع، و هماهنگی میان بخشهای دولتی، عمومی و خصوصی، باید به عنوان الگوی عملی برای دیگر صنایع استراتژیک در نظر گرفته شود. ایران، کشوری با تجربههای مکرر از بحرانهای طبیعی و انسانی، نیازمند صنعتی است که نهفقط در روزهای آرام، بلکه در میانه آتش نیز بدرخشد.